خاطرات سرکار خانم موسوی استاد حوزه در طول سال های تبلیغ که می تواند به مبلغین تازه کار کمک کند.
امیدوارم در این شب ها ما را از دعای خیر خود محروم نکنید.
|
موضوعات: "معاونت فرهنگی" یا "مهارت های زندگی" یا "هر روز با شهدا" یا "دل نوشته" یا "احکام" یا "علما" یا "مشاوره" یا "اخلاق" یا "طب سنتی" یا "امام زمان (عج)" یا "اخبار حوزه" یا "زنان" یا "خاطرات تبلیغ" یا "پاسخ به شبهات"
خاطرات سرکار خانم موسوی استاد حوزه در طول سال های تبلیغ که می تواند به مبلغین تازه کار کمک کند. امیدوارم در این شب ها ما را از دعای خیر خود محروم نکنید. با دست خودت سنگ تراشیدی حالا راستش گریه میكنی؟ ماهم با دست خودمان آداب و رسوم را درست كردیم، خودمان در آداب و رسوم خودمان ماندیم. آرایش دختران خجالت نمیکشند، طوری نیست خجالت نکشند. مگر میخواهد بیرون برود خودش را نشان جوانها بدهد. خودش را آرایش میکند. ما زن داریم دو لیتر گریه میکند برای امام حسین(ع). اما اگر بفهمد پسرش با عروسش یک بستنی خورده کودتا میکند. روضه هفتگی، ختم انعام، ختم قرآن، همهی دعاها و نمیدانم «امن یجیب» مهرش، جانمازش اندازه یک بقچهی حمام است. اما اگر بفهمد که این مثلاً با عروسش رفته فرض کنید حالا بگردند، دری وری میگوید. زن نژادش این است. شما یاد بگیرید از امیرالمؤمنین(ع)، با غلامش رفتند پیراهن بخرند، پیراهن قشنگ را داد به غلامش، گفت: آقا من قنبر غلام هستم. فرمود: مگر جوان نیستی؟ خوب جوان دوست دارد شیک بپوشد. سر به سر بچهها نگذارید. در آرایش حلال، وقتی به آرایش حلال گیر دادی، آنها سمت آرایش حرام میروند. خیلی از گیرهایی که میدهند اینها ضررش به خودشان برمیگردد. بعضی از جوانها تا حالا چند مورد آمدند، به من گفتند: حاج آقای قرائتی من به خاطر شما یک سیلی خوردم. گفتم: چرا؟ گفته: من میخواستم آن کانال فوتبال ببینم، پدرم گفت: آن کانال قرائتی را ببینیم. من هی زدم فوتبال، او هی زد قرائتی! آخرش یک سیلی به من زد. من از همه اینهایی که از پدرشان یا پدر بزرگشان کتک خوردند، معذرت میخواهم. آخر این قرائتی تحمیلی درست نیست. اسلام گفته آزادی، حتی اگر آمدی پشت سر این آقا نماز خواندی، رکعت دوم آزادی! قصد فرادی کن برو. اصلاً نماز مغرب را خواندی، نماز عشا را آزاد هستی، رها کن برو. اسلام به ما آزادی داده است. اگر ما به حلالها قناعت کنیم، همهی مردم مسلمان میشوند. گیر اینکه بعضیها اسلام به آنها سنگین است، در همین نماز جمعه دیروز، نماز جمعه گذشته رفتیم، به ما گفتند: بین دو نماز صحبت کن. گفتم: سخنرانی بین دو نماز گروگان گیری است. گفت: فرار میکنند. گفتم: خوب فرار کنند. مگر میخواهی مردم را اسیر کنی؟ کم حرف بزن، خوب حرف بزنی فرار نمیکنند، حالا فرار هم کردند، کردند. توجه به دستورات دین، نه سلیقههای شخصی ما مثل بت پرستها در بعضی کارها هستیم. بت پرستها با دست خودشان یک بت میتراشیدند، راستش گریه میکردند. قرآن میگوید: «أَ تَعْبُدُونَ ما تَنْحِتُونَ» (صافات/۹۵) با دست خودت سنگ تراشیدی حالا راستش گریه میکنی؟ ماهم با دست خودمان آداب و رسوم را درست کردیم، خودمان در آداب و رسوم خودمان ماندیم. آرایش یك ارزش است. دختر و پسرها در آرایش حلال نباید مزاحم داشته باشند. مثل اینكه یك كسی شوهرش مرده اسلام گفته چهار ماه و ده روز فاصله بگیرد. بعد از چهار ماه و ده روز، قرآن آیه دارد میگوید: اگر خانم خواست عقد كند، كسی حق ندارد جلوی او را بگیرد. آیه قرآن است. متن قرآن است. زن بیوه! خواهند گفت عجب زن بیحیایی بود. چه زود شوهر كرد. تو كه میگویی: فلان زن بیحیا است، قطعاً غیبت كردی و گناه كبیره كردی. تو گناه كبیره كردی كه گفتی فلانی بیحیا است. اما او ثواب كرد. این خانم به هوای نفس نه خواهند گفت: این به شوهر اولش وفادار نیست. چه كسی گفت: معنای وفا یعنی عقد نكن؟ چه كسی گفت: عقد نكن. زنان بیوه یك چیز غلطی در سرشان است. میگوید: من میخواهم وفادار باشم. چون میخواهد وفادار باشد، ازدواج نمیكند. اصلاً قاطی كرده والله نمیدانم قاطی كرده، اینها جزء دین نیست. جزء لغت نیست. جزء قرآن نیست. بالاخره حالا من 50 سال است دیگر آخوند هستم. 15 سالگی آخوند شدم. حالا 65 سالم است. بعد از 50 سال آخوندی، 32 سال برای شما حرف میزنم. «وَ لا یبْدینَ زینَتَهُنَّ إِلاَّ لِبُعُولَتِهِن» (نور/31) آرایش مخصوص زن است. بیرون خانه آرایش نباشد. قرآن میگوید: «هُنَّ لِباسٌ لَكُمْ وَ أَنْتُمْ لِباسٌ لَهُنَّ»(بقره/187) خاطرات رزمندگان در ماه مبارک رمضان
ﺍﻭﺍﯾﻞ ﺧﺮﺩﺍﺩ ﻣﺎﻩ ﺳﺎﻝ 63 ﻣﺼﺎﺩﻑ ﺷﺪﻩ ﺑﻮﺩ ﺑﺎ ﻣﺎﻩ ﻣﺒﺎﺭک ﺭﻣﻀﺎﻥ ﻣﺎ ﺩﺭ ﺗیﭗ ﺁﻣﻮﺯﺷﯽ ٠٢ ﺭﻣﻀﺎﻥ ﻣﺴﺌﻮﻟیﺖ ﻧیﺮﻭﻫﺎی ﺍﻋﺰﺍﻣﯽ ﺑﻪ ﻣﻨﻄﻘﻪ ﺭﺍ ﺑﺮ ﻋﻬﺪﻩ ﺩﺍﺷﺘیﻢ ﻭ ﺩﺭ ﺍﺭﺩﻭﮔﺎﻫﯽ ﻧﺰﺩﯾﮏ ﺑﻪ ﭘﺎﺩﮔﺎﻥ ﺩﻭﮐﻮﻫﻪ ﺩﺭ ﺟﺎﺩﻩ ﺍﻧﺪﯾﻤﺸﮏ ﻣﺴﺘﻘﺮ ﺑﻮﺩﯾﻢ. ﺑﺎ ﻧﺰﺩﯾﮏ ﺷﺪﻥ ﻣﺎﻩ ﺭﻣﻀﺎﻥ ﺑﭽﻪﻫﺎ ﺩﺭ ﺗﺐ ﻭ ﺗﺎﺏ ﺍﯾﻦ ﺑﻮﺩﻧﺪ ﮐﻪ ﺑﺪﻭﻧﻦ ﺑﺮﺍﺷﻮﻥ ﻣﻤﮑﻦ ﻫﺴﺖ ﺭﻭﺯﻩ ﺑﮕیﺮﻧﺪ ﯾﺎ ﻧﻪ ﺍﺯ ﯾﻪ ﻁﺮﻑ ﺩﻟﻤﻮﻥ ﻣﯽﺧﻮﺍﺳﺖ ﺭﻭﺯﻩ ﺑﮕیﺮﯾﻢ ﺍﺯ ﻁﺮﻑ ﺩﯾﮕﻪ ﺑﻪ ﺩﻟیﻞ ﺟﺎﺑﺠﺎﯾﯽ ﻫﺎی ﻣﺪﺍﻡ ﻁﺒﻌﺎً ﺭﻭﺯﻩ ﻫﺎﻣﻮﻥ ﺑﺎﻁﻞ ﻣﯽﺷﺪ. ﭼﻨﺪ ﻧﻔﺮی ﺟﻤﻊ ﺷﺪﯾﻢ ﺭﻓﺘیﻢ ﺳﺮﺍﻍ ﺭﻭﺣﺎﻧﯽ ﺍﺭﺩﻭﮔﺎﻩ ﮔﻔﺖ : ﺍﮔﺮ ﺑﺘﻮﻧیﻦ ﻗﺼﺪ ﺩﻩ ﺭﻭﺯ ﮐﻨیﻦ ﻣیﺘﻮﻧیﻦ ﺭﻭﺯﻩ ﺑﮕیﺮﯾﻦ ﺑﺎ ﻓﺮﻣﺎﻧﺪﻩ ﺗیﭗ ﻣﺸﻮﺭﺕ ﮐﺮﺩﯾﻢ ﮔﻔﺖ : ﺑﻌیﺪﻩ ﮐﻪ ﺑﻪ ﺍﯾﻦ ﺯﻭﺩیﻫﺎ ﺗﻐییﺮ ﻣﻮﻗﻌیﺖ ﺑﺪﯾﻢ ﺑﻪ ﺑﭽﻪﻫﺎ ﺍﻋﻼﻡ ﮐﺮﺩﯾﻢ ﮐﻪ ﻫﺮ ﮐﺲ ﺑﺨﻮﺍﺩ ﻭ ﺑﺮﺍﺵ ﺳﺨﺖ ﻧیﺴﺖ ﻣیﺘﻮﻧﻪ ﺭﻭﺯﻩ ﺑﮕیﺮﻩ. ﺗﻘﺮﯾﺒﺎً ﺗﻤﺎﻡ ﺑﭽﻪﻫﺎ ﺭﻭﺯﻩ ﮔﺮﻓﺘﻦ. ﺍﻣﺎ ﺟﺎﻟﺐ ﺑﻮﺩ ﮐﻪ ﺟﻮﻭﻧﺘﺮﻫﺎ ﺍﺷﺘیﺎﻕ ﺑیﺸﺘﺮی ﺩﺍﺷﺘﻦ ﻭ ﺑیﺸﺘﺮ ﻫﻢ ﺍﺯ ﺧﻮﺩﺷﻮﻥ ﺍﺳﺘﻘﺎﻣﺖ ﻧﺸﻮﻥ ﻣیﺪﺍﺩﻥ. ﺭﻭﺯﻩ ﺩﺍﺭی ﮔﺮﻣﺎی ﺳﻮﺯﺍﻥ ﺧﺮﺩﺍﺩ ﻣﺎﻩ ﺧﻮﺯﺳﺘﺎﻥ ﻭ ﻓﻌﺎﻟیﺖﻫﺎی ﺯﯾﺎﺩ ﺭﻭﺯﺍﻧﻪ، ﺑﺎ ﺗﻮﺟﻪ ﺑﻪ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﻧیﺮﻭﻫﺎ ﺗﺤﺖ ﺁﻣﻮﺯﺵ ﻧﻈﺎﻣﯽ ﺑﻮﺩﻥ ﻭﺍﻗﻌﺎً ﻁﺎﻗﺖ ﻓﺮﺳﺎ ﺑﻮﺩ. ﻫﺮ ﺭﻭﺯ ﺻﺒﺢ ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﺧﻮﺭﺩﻥ ﺳﺤﺮی ﻭ ﺍﻗﺎﻣﻪ ﻧﻤﺎﺯ ﺟﻤﺎﻋﺖ ﺑﺮﻧﺎﻣﻪ ﺻﺒﺤﮕﺎﻩ ﻭ ﺑﻌﺪ ﻫﻢ ﺁﻣﻮﺯﺵﻫﺎی ﺳﺨﺖ ﻧﻈﺎﻣﯽ ﺷﺮﻭﻉ ﻣﯽﺷﺪ ﻭ ﺗﺎ ﻅﻬﺮ ﺍﺩﺍﻣﻪ ﺩﺍﺷﺖ. ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﻧﻤﺎﺯ ﻅﻬﺮ ﺑﭽﻪﻫﺎ ٢ ﺳﺎﻋﺘﯽ ﻣﯽﺭﻓﺘﻨﺪ ﺗﻮ ﭼﺎﺩﺭﻫﺎﺷﻮﻥ ﻭ ﺍﺳﺘﺮﺍﺣﺖ ﻣﯽﮐﺮﺩﻧﺪ ﮔﺮﻣﺎی ﻫﻮﺍ ﺑﺎﻋﺚ ﻣﯽﺷﺪ ﺩﺍﺧﻞ ﭼﺎﺩﺭ ﺷﺒیﻪ ﺳﻮﻧﺎ ﺑﺸﻪ. ﺑﭽﻪﻫﺎ ﯾﻪ ﺳﻄﻞ ﺁﺏ ﻣیﺬﺍﺷﺘﻦ ﻭﺳﻂ ﭼﺎﺩﺭ ﻭ ﺩﺭﺍﺯ ﻣﯽ ﮐﺸیﺪﻥ ﺩﻭﺭﺵ ﻭ ﭼﻔیﻪ ﻫﺎﺷﻮﻧﻮ ﺗﻮ ﺳﻄﻞ ﺧیﺲ ﻣﯽ ﮐﺮﺩﻥ ﻭ ﭼﻔیﻪ ﺭﻭ ﻣﯽ ﮐﺸیﺪﻥ ﺭﻭ ﺑﺪﻧﺸﻮﻥ ﺗﺎ ﮐﻤﯽ ﺧﻨﮏ ﺑﺸﻦ. ﺍﻭﻥ ﻣﺎﻩ ﺭﻣﻀﺎﻥ ﺑﺎ ﻫﻤﻪی ﺳﺨﺘیﻬﺎﺵ ﮔﺬﺷﺖ ﻭ ﺣﺎﻻ ﻓﻘﻂ ﺣﺴﺮﺕ ﺁﻥ ﺭﻭﺯﻫﺎی ﺳﺨﺖ ﺍﻣﺎ ﺑﺎ ﺻﻔﺎ ﺑﻪ ﺩﻟﻤﻮﻥ ﻣﻮﻧﺪﻩ! تیرماه سال ۶۱ با ماه مبارک رمضان مصادف شده بود. من یک بسیجی کم سن و سال بودم و هنوز چهارده سالم تمام نشده بود که برای دومین بار به جبهه اعزام میشدم. بعد از مدتی به منطقه عملیاتی شرق بصره اعزام شدیم. ما را در یک اردوگاه صحرایی که با چادر درست کرده بودند جهت توضیح فرماندهان و سردستهها به مدت یک هفته نگه داشتند. خدا میداند با وجود اینکه بعضی از بچهها هنوز افطار نکرده بودند و تنها از آبی که در قمقمه داشتند خورده بودند ولی جعبه خرما به دست هر کس میرسید میگفت سیرم، و به نفر بعدی خود میداد و آخرین نفر جعبه خرما را دست نخورده به معاون فرمانده داد. رمضان در جبهه ها در اوج گرمای تابستان آن هم در منطقه خوزستان حال و هوای ویژه یی داشت. سال ۶۰ ماه رمضان در اوایل مرداد ماه و گرمای بالای ۵۰ درجه خوزستان بسیار طاقت فرسا بود. رزمندگانی که از اقصی نقاط کشور به جبهه می آمدند حکم مسافر را داشتند و کمتر می توانستند یکجا ثابت باشند بعضی از آنها در یک منطقه می ماندند و از مسوول یا فرمانده مربوطه مجوز می گرفتند و قصد ده روز کرده و روزه دار می شدند.
راوی: سید ابراهیم یزدی خاطرات رزمندگان در ماه مبارک رمضان منع پزشک ملاك اعتبارِ منع پزشك از روزه ۱۷۳. اگر پزشک شخصی را از روزه گرفتن منع کند آيا با توجه به اينکه بعضی از پزشکان اطلاعی از مسائل شرعی ندارند، عمل به گفته او واجب است؟ منع پزشک غير امين ۱۷۴. بعضی از پزشکان که به مسائل شرعی ملتزم نيستند، بيماران را از روزه گرفتن به دليل ضرر داشتن منع می کنند، آيا گفته اين پزشکان حجت است يا خير؟ روزه با وجود منع پزشك ۱۷۵. چشم پزشک مرا از روزه گرفتن منع کرده و گفته است که به علت ناراحتی چشم به هيچ وجه نبايد روزه بگيرم، ولی من به گفته او توجه نکرده و شروع به روزه گرفتن کردم که باعث بروز مشکلاتی برای من در اثنای ماه رمضان شد. بهطوری که در بعضی از روزها هنگام عصر احساس ناراحتی می کنم، لذا متحيّر و مردّد هستم بين اينکه روزه نگيرم و يا ناراحتی ام را تحمل کرده و روزه را تا غروب ادامه دهم. سؤال اين است که آيا اصولاً روزه گرفتن بر من واجب است؟ و در روزهايی که روزه می گيرم و نمی دانم قدرت ادامه آن را تا غروب دارم يا نه، آيا روزه ام را ادامه دهم؟ و نيّت من چگونه بايد باشد؟ ج) اگر از گفته پزشک متديّن و امين اطمينان حاصل کنيد که روزه برای چشم شما ضرر دارد و يا خوف ضرر داشته باشيد، روزه گرفتن برای شما واجب نبوده و بلکه جايز هم نيست، و با خوف ضرر نيّت روزه صحيح نيست و در صورت عدم خوف ضرر نيّت روزه اشکال ندارد، ولی صحّت روزه متوقف بر اين است که برای شما واقعاً ضرر نداشته باشد. ۱۷۶. در سال گذشته توسط پزشک متخصص موردعمل جراحی کليه قرار گرفتم. وی مرا از گرفتن روزه تا آخر عمر منع نمود، ولی در حال حاضر هيچ مشکل و دردی احساس نمی کنم و حتی بهطور طبيعی غذا می خورم وآب می نوشم و هيچيک از عوارض بيماری را هم حس نمی کنم، وظيفه من چيست؟ روزه نگرفتن به دستور پزشك و كشف خلاف ۱۷۷. اگر پزشک به بيماری بگويد که روزه برای شما ضرر داد و او هم روزه نگيرد، ولی بعد از چند سال بفهمد که روزه برای وی ضرر نداشته و پزشک در تشخيص خود اشتباه کرده است، آيا قضا و کفّاره بر او واجب است؟ ج) اگر از گفته پزشک متخصص و امين و يا از منشأ عقلايی ديگر، خوف از ضرر پيدا کند و روزه نگيرد، فقط قضا بر او واجب است. پایگاه اطلاع رسانی دفتر مقام معظم رهبری
در جوشن كبير يك عبارتی هست كه مى گوييم:
معناش خيلى جالبه : مرتکب شدی.اصلا هم به روت نمیاره.
اعمال روز اول ماه رمضان
دوم: کفى از گلاب بر رو بزند تا از خوارى و پریشانى نجات یابد و قدرى هم بر سر خود بزند تا در آن سال از سرسام [برسام] ایمن شود سوم: دو رکعت نماز اول ماه و تصدق را به عمل آورد . چهارم: دو رکعت نماز کند، در رکعت اول حمد و إنا فتحنا و در رکعت دوم حمد و هر سوره که خواهد بخواند تا حق تعالى جمیع بدیها را در آن سال از او دور گرداند و در حفظ خدا باشد تا سال آینده. پنجم: بعد از طلوع فجر این دعا بخواند: اللَّهُمَّ قَدْ حَضَرَ شَهْرُ رَمَضَانَ وَ قَدِ افْتَرَضْتَ عَلَیْنَا صِیَامَهُ وَ أَنْزَلْتَ فِیهِ الْقُرْآنَ هُدًى لِلنَّاسِ وَ بَیِّنَاتٍ مِنَ الْهُدَى وَ الْفُرْقَانِ اللَّهُمَّ أَعِنَّا عَلَى صِیَامِهِ وَ تَقَبَّلْهُ مِنَّا وَ تَسَلَّمْهُ مِنَّا وَ سَلِّمْهُ لَنَا فِی یُسْرٍ مِنْکَ وَ عَافِیَةٍ إِنَّکَ عَلَى کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ . ششم: بخواند دعاى چهل و چهارم صحیفه کامله رااگر در شب نخوانده است. هفتم: علامه مجلسى در زاد المعاد فرموده کلینى و شیخ طوسى و دیگران به سند صحیح روایت کردهاند که حضرت امام موسى کاظم علیه السلام فرمود که: در ماه مبارک رمضان در اول سال یعنى روز اول ماه چنانچه علما فهمیدهاند این دعا را بخوان و فرمود که هر که این دعا را از براى رضاى خدا و بى شائبه اغراض فاسده و ریا بخواند در آن سال به او نرسد فتنه و گمراهى و نه آفتى که ضرر رساند به دین او یا بدن او و حق تعالى او را حفظ کند از شر آنچه در آن سال واقع مىشود از بلاها و دعا این است:
اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ بِاسْمِکَ الَّذِی دَانَ لَهُ کُلُّ شَیْءٍ وَ بِرَحْمَتِکَ الَّتِی وَسِعَتْ کُلَّ شَیْءٍ وَ بِعَظَمَتِکَ الَّتِی تَوَاضَعَ لَهَا کُلُّ شَیْءٍ وَ بِعِزَّتِکَ الَّتِی قَهَرَتْ کُلَّ شَیْءٍ وَ بِقُوَّتِکَ الَّتِی خَضَعَ لَهَا کُلُّ شَیْءٍ وَ بِجَبَرُوتِکَ الَّتِی غَلَبَتْ کُلَّ شَیْءٍ وَ بِعِلْمِکَ الَّذِی أَحَاطَ بِکُلِّ شَیْءٍ یَا نُورُ یَا قُدُّوسُ یَا أَوَّلا قَبْلَ کُلِّ شَیْءٍ وَ یَا بَاقِیا بَعْدَ کُلِّ شَیْءٍ یَا اللَّهُ یَا رَحْمَانُ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ اغْفِرْ لِیَ الذُّنُوبَ الَّتِی تُغَیِّرُ النِّعَمَ وَ اغْفِرْ لِیَ الذُّنُوبَ الَّتِی تُنْزِلُ النِّقَمَ وَ اغْفِرْ لِیَ الذُّنُوبَ الَّتِی تَقْطَعُ الرَّجَاءَ وَ اغْفِرْ لِیَ الذُّنُوبَ الَّتِی تُدِیلُ الْأَعْدَاءَ وَ اغْفِرْ لِیَ الذُّنُوبَ الَّتِی تَرُدُّ الدُّعَاءَ وَ اغْفِرْ لِیَ الذُّنُوبَ الَّتِی یُسْتَحَقُّ بِهَا نُزُولُ الْبَلاءِ وَ اغْفِرْ لِیَ الذُّنُوبَ الَّتِی تَحْبِسُ غَیْثَ السَّمَاءِ وَ اغْفِرْ لِیَ الذُّنُوبَ الَّتِی تَکْشِفُ الْغِطَاءَ وَ اغْفِرْ لِیَ الذُّنُوبَ الَّتِی تُعَجِّلُ الْفَنَاءَ وَ اغْفِرْ لِیَ الذُّنُوبَ الَّتِی تُورِثُ النَّدَمَ وَ اغْفِرْ لِیَ الذُّنُوبَ الَّتِی تَهْتِکُ الْعِصَمَ وَ أَلْبِسْنِی دِرْعَکَ الْحَصِینَةَ الَّتِی لا تُرَامُ وَ عَافِنِی مِنْ شَرِّ مَا أُحَاذِرُ بِاللَّیْلِ وَ النَّهَارِ فِی مُسْتَقْبَلِ سَنَتِی هَذِهِ اللَّهُمَّ رَبَّ السَّمَاوَاتِ السَّبْعِ وَ رَبَّ الْأَرَضِینَ السَّبْعِ وَ مَا فِیهِنَّ وَ مَا بَیْنَهُنَّ وَ رَبَّ الْعَرْشِ الْعَظِیمِ وَ رَبَّ السَّبْعِ الْمَثَانِی وَ الْقُرْآنِ الْعَظِیمِ وَ رَبَّ إِسْرَافِیلَ وَ مِیکَائِیلَ وَ جَبْرَئِیلَ وَ رَبَّ مُحَمَّدٍ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ سَیِّدِ الْمُرْسَلِینَ وَ خَاتَمِ النَّبِیِّینَ أَسْأَلُکَ بِکَ وَ بِمَا سَمَّیْتَ بِهِ نَفْسَکَ یَا عَظِیمُ أَنْتَ الَّذِی تَمُنُّ بِالْعَظِیمِ وَ تَدْفَعُ کُلَّ مَحْذُورٍ وَ تُعْطِی کُلَّ جَزِیلٍ وَ تُضَاعِفُ [مِنَ] الْحَسَنَاتِ بِالْقَلِیلِ وَ بِالْکَثِیرِ وَ تَفْعَلُ مَا تَشَاءُ یَا قَدِیرُ یَا اللَّهُ یَا رَحْمَانُ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ أَهْلِ بَیْتِهِ وَ أَلْبِسْنِی فِی مُسْتَقْبَلِ سَنَتِی هَذِهِ سِتْرَکَ وَ نَضِّرْ وَجْهِی بِنُورِکَ وَ أَحِبَّنِی بِمَحَبَّتِکَ وَ بَلِّغْنِی رِضْوَانَکَ وَ شَرِیفَ کَرَامَتِکَ وَ جَسِیمَ عَطِیَّتِکَ وَ أَعْطِنِی مِنْ خَیْرِ مَا عِنْدَکَ وَ مِنْ خَیْرِ مَا أَنْتَ مُعْطِیهِ أَحَدا مِنْ خَلْقِکَ وَ أَلْبِسْنِی مَعَ ذَلِکَ عَافِیَتَکَ یَا مَوْضِعَ کُلِّ شَکْوَى وَ یَا شَاهِدَ کُلِّ نَجْوَى وَ یَا عَالِمَ کُلِّ خَفِیَّةٍ وَ یَا دَافِعَ مَا تَشَاءُ مِنْ بَلِیَّةٍ یَا کَرِیمَ الْعَفْوِ یَا حَسَنَ التَّجَاوُزِ تَوَفَّنِی عَلَى مِلَّةِ إِبْرَاهِیمَ وَ فِطْرَتِهِ وَ عَلَى دِینِ مُحَمَّدٍ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ وَ سُنَّتِهِ وَ عَلَى خَیْرِ الْوَفَاةِ فَتَوَفَّنِی مُوَالِیا لِأَوْلِیَائِکَ وَ مُعَادِیا لِأَعْدَائِکَ اللَّهُمَّ وَ جَنِّبْنِی فِی هَذِهِ السَّنَةِ کُلَّ عَمَلٍ أَوْ قَوْلٍ أَوْ فِعْلٍ یُبَاعِدُنِی مِنْکَ وَ اجْلِبْنِی إِلَى کُلِّ عَمَلٍ أَوْ قَوْلٍ أَوْ فِعْلٍ یُقَرِّبُنِی مِنْکَ فِی هَذِهِ السَّنَةِ یَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ وَ امْنَعْنِی مِنْ کُلِّ عَمَلٍ أَوْ قَوْلٍ أَوْ فِعْلٍ یَکُونُ مِنِّی أَخَافُ ضَرَرَ عَاقِبَتِهِ وَ أَخَافُ مَقْتَکَ إِیَّایَ عَلَیْهِ حِذَارَ أَنْ تَصْرِفَ وَجْهَکَ الْکَرِیمَ عَنِّی فَأَسْتَوْجِبَ بِهِ نَقْصا مِنْ حَظٍّ لِی عِنْدَکَ یَا رَءُوفُ یَا رَحِیمُ اللَّهُمَّ اجْعَلْنِی فِی مُسْتَقْبَلِ سَنَتِی هَذِهِ فِی حِفْظِکَ وَ فِی جِوَارِکَ وَ فِی کَنَفِکَ وَ جَلِّلْنِی سِتْرَ عَافِیَتِکَ وَ هَبْ لِی کَرَامَتَکَ عَزَّ جَارُکَ وَ جَلَّ ثَنَاؤُکَ وَ لا إِلَهَ غَیْرُکَ اللَّهُمَّ اجْعَلْنِی تَابِعا لِصَالِحِی مَنْ مَضَى مِنْ أَوْلِیَائِکَ وَ أَلْحِقْنِی بِهِمْ وَ اجْعَلْنِی مُسَلِّما لِمَنْ قَالَ بِالصِّدْقِ عَلَیْکَ مِنْهُمْ وَ أَعُوذُ بِکَ اللَّهُمَّ [یَا إِلَهِی] أَنْ تُحِیطَ بِی خَطِیئَتِی وَ ظُلْمِی وَ إِسْرَافِی عَلَى نَفْسِی وَ اتِّبَاعِی لِهَوَایَ وَ اشْتِغَالِی بِشَهَوَاتِی فَیَحُولُ ذَلِکَ بَیْنِی وَ بَیْنَ رَحْمَتِکَ وَ رِضْوَانِکَ فَأَکُونَ مَنْسِیّا عِنْدَکَ مُتَعَرِّضا لِسَخَطِکَ وَ نِقْمَتِکَ اللَّهُمَّ وَفِّقْنِی لِکُلِّ عَمَلٍ صَالِحٍ تَرْضَى بِهِ عَنِّی وَ قَرِّبْنِی إِلَیْکَ زُلْفَى اللَّهُمَّ کَمَا کَفَیْتَ نَبِیَّکَ مُحَمَّدا صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ هَوْلَ عَدُوِّهِ وَ فَرَّجْتَ هَمَّهُ وَ کَشَفْتَ غَمَّهُ [کَرْبَهُ] وَ صَدَقْتَهُ وَعْدَکَ وَ أَنْجَزْتَ لَهُ عَهْدَکَ اللَّهُمَّ فَبِذَلِکَ فَاکْفِنِی هَوْلَ هَذِهِ السَّنَةِ وَ آفَاتِهَا وَ أَسْقَامَهَا وَ فِتْنَتَهَا وَ شُرُورَهَا وَ أَحْزَانَهَا وَ ضِیقَ الْمَعَاشِ فِیهَا وَ بَلِّغْنِی بِرَحْمَتِکَ کَمَالَ الْعَافِیَةِ بِتَمَامِ دَوَامِ النِّعْمَةِ عِنْدِی إِلَى مُنْتَهَى أَجَلِی أَسْأَلُکَ سُؤَالَ مَنْ أَسَاءَ وَ ظَلَمَ وَ اسْتَکَانَ وَ اعْتَرَفَ وَ أَسْأَلُکَ أَنْ تَغْفِرَ لِی مَا مَضَى مِنَ الذُّنُوبِ الَّتِی حَصَرَتْهَا حَفَظَتُکَ وَ أَحْصَتْهَا کِرَامُ مَلائِکَتِکَ عَلَیَّ وَ أَنْ تَعْصِمَنِی إِلَهِی [اللَّهُمَ] مِنَ الذُّنُوبِ فِیمَا بَقِیَ مِنْ عُمُرِی إِلَى مُنْتَهَى أَجَلِی یَا اللَّهُ یَا رَحْمَانُ یَا رَحِیمُ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ أَهْلِ بَیْتِ مُحَمَّدٍ وَ آتِنِی کُلَّ مَا سَأَلْتُکَ وَ رَغِبْتُ إِلَیْکَ فِیهِ فَإِنَّکَ أَمَرْتَنِی بِالدُّعَاءِ وَ تَکَفَّلْتَ لِی بِالْإِجَابَةِ یَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ.
تاثیر ساعات مختلف در سلامتی بدن ساعت 9تا11 شب: زمانی است برای ازبین بردن موادسمی و غیرضروری که این عملیات توسط آنتی اکسیدانها انجام میشود. دراین ساعت بهتراست بدن درحال آرامش باشد.درغیر اینصورت اثرمنفی بر روی سلامتی خودگذاشته اید. ساعت11 تا1 شب: عملیات از بین بردن موادسمی درکبد ادامه دارد وشما باید درخواب عمیق باشید. ساعت 1تا3 نیمه شب: عملیات سم زدایی درکیسه صفرا، درطی یک خواب عمیق به طور مناسب انجام میشود. ساعت3 تا5صبح: عملیات از بین بردن موادسمی در ریه اتفاق میفتد. بعضی مواقع دیده شده که افراد دراین زمان، سرفه شدید یا عطسه میکنند. ساعت 5 تا7صبح: این عملیات در روده بزرگ صورت میگیرد، لذا میتوانیدآن رادفع کنید. ساعت7تا9صبح: جذب مواد مغذی صورت میگیرد، پس بهتراست صبحانه بخورید. افرادیکه بیمارمیباشند، بهتراست صبحانه را در ساعت ۶/٣٠ دقیقه میل کنند. کسانیکه میخواهند تناسب اندام داشته باشند،بهترین ساعت صرف صبحانه برای آنها، ساعت٧/٣٠میباشد وکسانیکه اصلاً صبحانه نمیخورند، بهتراست عادت خود را
آیت الله سید علی قاضی :
خوشحال کردن انسان محزون : چه با بذل مال ، چه با سخن نیکو، چه با کنار او نشستن ، گناهان را پاک می کند. شکواییه
میشنوم تق تق تق. تق تق تق. کسی در را باز نمیکند؟ من شکایت دارم، کسی مرا آزرده، کسی روحم را زخمی کرده، روحم درد میکند. کسی نمیخواهد این در را باز کند؟ من گناهکارم، اما بندهی خدایم. تق تق تق، نه شاید بهتر باشد در را با انگشتانم نکوبم. شاید لازم باشد بگویم خدایا سلام! خدایا در را باز میکنی، اجازه میدهی شکایت کنم؟ من شاکیم. دیروز که سر کلاس درس توحید تو بودم، کسی به من گفت کلاس بهتری نیز هست و من از کلاس تو، یواشکی تو رفتم. چرا فکر کردم تو نمیبینی، چرا حضور حاضر تورا درک نکردم؟ خدایا من از معلم کلاس بغلی شاکیم، او به من تورا نمیآموزد، او به من یاد میدهد، خصوصی درس میدهد، از من نماز ور وزه و حج و زکات نمیخواهد، او از من مزد نمیخواهد، خصوصی درس میدهد، من لحظه لحظه از تو دور میشوم و درسهای اورا حفظ میکنم. اما خدای من روحم بعد از درسهای او درد میگیرد. خدای من! من از مخلوق تو به تو شکایت میکنم. او مرا از کلاس تو دزدید و من گذاشتم مرا به راحتی بدزد. خدای من میشود اورا از من دور کنی، میشود یکبار دیگر مرا به کلاس درست راه دهی؟ خدای من میشود اراده کنی و مرا مشمول یهدی من یشاء قرار دهی؟ خدای من! من نمیخواهم مانند کسانی باشم که اشتروا الظلاله بالهدی. من نمیخواهم وقتی مخلوق تو صفت خودش را به من میدهد و میخواهد من مثل خودش کبر و عجب و خودبزرگبینی را ملکهی نفسم کنم، آنرا بپذیرم. خدایا وقتی مثل چون اویی در محضر حاضر و ناظر تو استکبار میکنم، ریا میکنم، خودم را برتر میبینم، روحم فریاد میزند گویی کسی اورا نیشگون سختی گرفته است. خدای من! روح من از نیشگونهای مخلوق تو آزرده است و امده است از او به تو شکایت کند. خدای من! ادرکنی، مرا دریاب، بندهی محتاجت از نیشگونهای شیطانک وجودش به تو پناه آورده است. میشود این روح تازیانهخورده را با نوازشهای فضل و رحمت و مغفرتت دریابی؟ میشود او را وقتی میخواهد فرار کند و به آهنگ شیطانک وجودش آری بگوید، دریابی؟ میشود چون یوسف بدی را از او دور کنی، به بدی اجازه ندهی به او نزدیک شود، میشود به او فرصت دهی در هستی بیکران تو غرق تو شود؟ رب من! روح تازیانهخوردهی من از تو نمیخواهد همیشه در خانهات را به روی این مسکین پر از خطا باز کنی، او لیاقت حضور در محضر تورا ندارد. من فقط میخواهم به رسم بزرگی تو به این روح شلاقخوردهی پر از ترس فرصت دهی تا در هستی بیکران تو یواشکی تمام عالم در پی تو بگردد. من فقط میخواهم روح شلاقخوردهام را تیمار کنم و برای این کار دارو میخواهم، من از تو دارو میخواهم. میخواهم زخمهای روح پر دردم را درمان کنم. من فقط از تو مرهم میخواهم. تو نجوا با پیامبرت را و وقت او را گرفتن را بیادبی دانستی، من از تو میخواهم بیادبی مرا ببخشی و اجازه دهی یواشکی همهی عالم با تو خصوصی، درِ گوشی نجوا کنم. خدای من! در بیابان سرد و تاریک پر از دلهره و ترس، که شیطانک وجود من تلاش میکند آنرا بیاراید و مرا مجذوب کند، تنهایم نگذار. من از تنهاییِ بودن با این شیطانک میترسم. خدای من! من از او، از درسهای بدون تو، از نگاههای فریبکارانهاش به تو شکایت میکنم. خدایا میشود اراده کنی و در را باز کنی؟ به این مسکین پر از ناله گفتم خدایت در را بازکرده، چرا نمیبینی، به تو فرصت نجوا داده، زخمهای روحت عمیق است، اما همینطور نجوا کن تا التیام یابد. دلنوشتهای از شهره شریفی، دانشآموخته مدرسه علمیه شهید مطهری «ره» شنوندگان عزیز توجه فرمایید توجه فرمایید: این صدای آژیر کبود است انفجارسرفه مردی است که هنوز تاول را تکثیر میکند درحلقومش جا مانده است، تهاجم نارنجک ،تورم نارنج وتنفس رنج با پاره ای ازخاطرات خاکی که هرشب تا صبح بالا می آورد خستگی اش را مجال جنگ نبود وقتی که فریاد زدند ««نکن پوتین هایت را….»» شنوندگان عزیز: این صدای سرفه است رسالت منور مردی که آخرین گلوله هایش را با گلویش شلیک میکند..
شادی اصلاح |