قرآن
ایمان را جایگزین اندیشه کرد و دین را به حیرت معنا کرد و جنبههاى معرفتى را از آن سلب کرد و موجب حاشیهنشینى خود گردید اما درست در مقابل آن، دین اسلام از واژگان «یعقلون»، «یعلمون»، «یشعرون»، «یفقهون» و غیره در پذیرش دین و مسائل مربوط به آن استفاده و اعلام کرد که ایمان، در صورتى محقق مىشود که از روى فکر و تعقل صورت بگیرد. به همین جهت، به حکم اسلام، در انتخاب دین هیچ گونه اکراه و اجبارى نیست؛ چرا که راه گمراهى و راه نجات روشن است. این انسان است که باید بر اساس فکر خود، یکى از این دو راه را انتخاب کند.
بنابراین، در اسلام، براى تفکر در هیچ موردى، نمىتوان خط قرمز یافت و اگر کنه و حقیقت خدا در متون روایى از جواز تفکر استثنا شده، علت آن، نجات خود انسان از انحراف بیان شده است. از دیدگاه اسلام، حق دارد درباره همه چیز پرسش کند؛ زیرا عقلانیت در نظر اسلام جایگاه والایى دارد.
از اینجا معلوم مىشود که یکى از حربه ها و ادعاهاى مخالفین حضور دین در متن جامعه؛ یعنى غیرعقلانى بودن معارف دینى، امرى باطل و نادرست است .
با توجه به اهمیت موضوع و مانور همه جانبه غرب و تأثیر پذیری شدید جوامع اسلامی از این موضوع ابعاد دیگر این مسأله در ادامه خواهد آمد از شما عزیزان خواهشمندیم که با دقت در مستندات قرآنی که برای این مسأله ذکر شده با اتکاء بر کلام والای پروردگار چشم بر بیراهه هایی که سردمدارن این تفکر با شدت و حدت در تثبیت آن می کوشند بر بندید و دل قوی داریم به قرآن ،راه روشنگر .