ابعاد معرفتى قرآن
1ـ گناهکار ازلى ندانستن انسان
دین اسلام بر خلاف آیین مسیحیت که همه ذریه آدم را در گناه فطرى موروث، شریک و متحد مىداند،(12) انسان را گرامى داشته و او را «گناهکار جاودانه» به شمار نیاورده که همه نسلهاى بشرى، یکسان آن گناه ازلى را بر دوش بکشند. این آیین شریف، تعریف خاصى از انسان ارائه مىکند:
الف) او را ساخته دست خدا و دمیده شده از روح خویش معرفى کرد:
«إِذْ قالَ رَبُّک لِلْمَلائِکةِ إِنِّی خالِقٌ بَشَراً مِنْ طِینٍ فَإِذا سَوَّیْتُهُ وَ نَفَخْتُ فِیهِ مِنْ رُوحِی فَقَعُوا لَهُ ساجِدِینَ»(13)
یعنى: [به خاطر بیاور] هنگامى را که پروردگارت به فرشتگان گفت: من بشرى را از گل مىآفرینم. هنگامى که آن را نظام بخشیدم و از روح خود در آن دمیدم، براى او به سجده افتید!
ب) همه نامها را به وى آموخت: (بقره / 31)
ج) قدرت آموزش با قلم را به او عطا کرد (علق / 5ـ4)
د) به وى عقل اندیشمند و ابزار شناخت داد. (نحل / 78)
ه) نعمت آزادى و بهرهگیرى از زمین را به وى هدیه کرد.(غافر / 64)
و) گذشته از اینها، گناهکار نخستین را هم بخشید:
«فَتَلَقّى آدَمُ مِنْ رَبِّهِ کلِماتٍ فَتابَ عَلَیْهِ إِنَّهُ هُوَ التَّوّابُ الرَّحِیمُ»( بقره / 37؛ سپس آدم از پروردگارش کلماتى دریافت داشت [و با آنها توبه کرد.] و خداوند توبه او را پذیرفت؛ چرا که خداوند توبهپذیر و مهربان است. همچنین اعلام مىدارد که بار گناه بر عهده خود گناهکار است:
«مَنِ اهْتَدى فَإِنَّما یَهْتَدِی لِنَفْسِهِ وَ مَنْ ضَلَّ فَإِنَّما یَضِلُّ عَلَیْها وَ لا تَزِرُ وازِرَةٌ وِزْرَ أُخْرى وَ ما کنّا مُعَذِّبِینَ حَتّى نَبْعَثَ رَسُولاً»( اسراء / 15) ؛ هر کس هدایت شود، براى خود هدایت یافته و آن کس که گمراه گردد، به زیان خود گمراه شده است و هیچ کس بار گناه دیگرى را به دوش نمىکشد و ما هرگز [قومى را] مجازات نخواهیم کرد، مگر آن که پیامبرى مبعوث کرده باشیم.
ز) و در نهایت، انسان را بر تمام موجودات برترى داده و مقام او را فوق همه موجودات معرفى کرد:
(اسراء / 70)
انسان کامل معرفى شده از ناحیه قرآن، موجودى پاک و الهى است؛ انسانى که هیچگونه آلودگى در او وجود ندارد. چنین شناختى از انسان است که موجب پذیرش آدمى مىشود؛ چرا که با عقل انسان سازگار است و با عواطف او هم تضادى ندارد. این نکته یکى از تفاوت هاى اصلى محتوایى میان قرآن و اناجیل مقدس است. (از باب نمونه در انجیل مىخوانیم: «همه گناه کردهاند و از جلال خدا قاصر مىباشند و به فیض او مجانا عادل شمرده مىشوند، به وساطت آن فدیه که در عیسى مسیح است سه تا کفاره باشد.» (رومیان، باب 3، آیه 24)) روشن است که چنین نگرشى، هم بهراحتى دفاع شدنى است و هم در متن جامعه کارایى دارد.
و هیچ پیامبرى حق نداشت معجزهاى جز به فرمان خدا بیاورد. پس هنگامى که فرمان خداوند [براى مجازات آنها] صادر شود، بحق داورى خواهد شد