ارائه تعاریف مختلف از سکولاریسم
سکولاریسم
شایز تعریف هاى مختلفى را براى واژه سکولاریسم مطرح مىکند که چندتا را به عنوان مثال و رعایت اختصار ذکر می کنیم:
1ـ هرگاه دین به تمام اشکال آن؛ یعنى نمادها و آموزهها و نهادهاى مذهبى، از متن جامعه زدوده شد و حیثیت و اعتبار آن
از بین رفت، سکولاریسم صدق مىکند.
2ـ هرگاه توجه آدمیان از عوامل غیرمادى برگشت و به ضرورتهاى زندگى دنیوى و مسائل آن معطوف شد، سکولاریسم
پدید آمده است.
3ـ هرگاه دین، حالت درونى و شخصى پیدا کرد و در جنبههاى زندگى اجتماعى دخالتى نداشت و جامعه را فرا نگرفت،
سکولاریسم حاصل شده است.و….
نتیجه ای که از تعاریف مختلف بدست می آید شامل موارد زیر است :
الف) حذف دین از متن جامعه.
ب) عطف توجه آدمیان به مسائل بشرى.
ج) جلوگیرى از تبدیل دین به امرى اجتماعى.
د) توجیه رفتارها بر اساس قدرت انسانى نه خدایى.
ه) خلع ید نیروهاى غیبى از جهان مادى و سلب تقدس آنها.
و) مبنا قرار دادن مبانى عقلانى و فایدهگرایى، در تصمیمگیریها.
البته باید تعریف خود را نیز اضافه کنیم که عبارت بود از: نگرش دنیوى داشتن به ساحتهاى مختلف حیات انسانى از قبیل
حکومت، فرهنگ، اقتصاد، اجتماع و…
دین اسلام محتواى معرفتى و شناختى (Cognitive) دارد. اساسا در قرآن، نه تنها هیچ بسترى براى ظهور اندیشه سکولاریستى یافت نمىشود؛ بلکه آن فکر، درست در مقابل فلسفه نزول قرآن قرار دارد که همان اصلاح اجتماع و استمرار آن از طریق راهکارهاى ارائه شده و معین در آیات قرآن است. از این رو، به هیچ وجه نمىتوان سکولاریسم را با منطق قرآن همسو تلقى کرد.و برای بررسی این ناهمگونی به ابعاد نگرش قرآن به انسان می پردازیم .
جنبه هاى مختلف نگاه قرآن به انسان
مطالعه آیات قرآن کریم، به روشنى این موضوع را ثابت مىکند که هر گاه در قرآن، به پدیدهاى اشاره شده، تمام ابعاد آن، مورد بررسى واقع شده است؛ هم به جهات مادى و طبیعى آن توجه شده و هم به جهات معنوى و مرتبط بودن آن با ذات احدیت پرداخته شده است.انسانشناسى قرآنى، متفاوت از انسانشناسىاى است که مکاتب بشرى یا کتابهاى مقدس ارائه مىکنند. دقت در آیاتى که درباره انسان نازل شده است، این مدعا را به روشنى ثابت مىکند. اینک بخشى از نظریات قرآن را درباره انسان، بررسى و به دقت آنها را ارزیابى مىکنیم تا نوع نگرش قرآن به انسان را دریابیم.