فرضیه تحقیق
رابطه فرضیه با تحقیق مثل رابطه راه با مسافرت است:
ـ هر چه راه و جاده هموارتر، مسافرت هم بیخطرتر است.
ـ فرضیه سرگردان، محقق را حیران میكند.
ـ مسئله و فرضیه هم رابطه تنگاتنگی دارند.
مسئله و فرضیه، راهنمای محقق در پیشبرد كار است و نقش رابطهای داشتن مسائل و فرضیه، باعث میشود محقق موارد جزیی و عملی را بیرون بكشد؛یعنیبین جایگاه فرد در سلسلهمراتب سازمانی و تمایل او به شركت در دوره آموزشی رابطه وجود دارد كه محقق با آزمون این فرضیه میفهمد چه افرادی با چه ردههای سازمانی در دورهها شركت میكنند.
1. تعریف فرضیه
هر گزارهای را كه در دست آزمون باشد یا جملهای كه به صورت ربطی بیان شود و به توصیف رابطه بین متغیرها بپردازد یا یك حدس مبتنی بر دانش یا تجربه در مورد حل یك مسئله را فرضیه مینامند.در حقیقت، فرضیه یك رابطه فرضی بین دو متغیر است كه به صورت گزارههای قابل آزمون، ارائه میشود. فرضیه در واقع بیان حدس و فرضی در مورد روابط احتمالی بین دو یا چند متغیر است. فرضیه بیانیمبتنیبر احتمال است و به صورت جملات خبری و پاسخی از محقق به سؤال تحقیق است. (خاكی،1386، ص115)
توجه داشته باشیم كه فرضیه باید یك گزاره جهتدار باشد و رابطه دو یا چند متغیر را پیشبینی كند و فارغ از مفاهیم ارزشی و اخلاقی باشد. فرضیه عبارت از حالت یا اصلیاست كه اغلب بیآنكه اعتقادی نسبت به آن موجود باشد، بتوان از آن نتایج منطقی استخراج كرد و مطابقت آن را با واقعیتهاییآزمود كه نزد ما معلوم است یا میتوان آن را معلوم ساخت.فرضیه پیشنهادی توجیهی و به زبان دیگر، راهحل پیشنهادی مسئله است و پژوهش را نمیتوان بدون فرضیه آغاز كرد. تدوین فرضیه مناسب به چگونگی بیان مسئله بستگیدارد. فرضیه ابزار نیرومندی است كه پژوهشگر را قادر میسازد تا نظریه را به مشاهده و مشاهده را به نظریه ربط دهد. به عبارت سادهتر، فرضیه، جملهای است كه انتظارات محقق را در زمینه رابطه بین متغیرها بیان میكند. فرق مشاهده و فرضیه این است كه مشاهده آنچه را كه هست یا دیده میشود،در برمیگیرد ولی فرضیه پیشبینی و انتظاری است كه مشاهده یا دیده میشود.
پژوهشگر از طریق مطالعه منابع و تجارب گذشته خود، آمادگی دارد كه فرضیه پژوهشی خود را صورتبندییا بیان كند.
2. ملاكهای تدوین فرضیه
فرضیه یك پیشنهاد توجیهی و به زبان دیگر، راهحل پیشنهادی مسئله است و به بیان مسئله بستگیدارد و باید دارایاین ویژگیهاباشد:
1. رابطه بین دو یا چند متغیر را حدس بزند؛
2. به صورت جمله اخباری، روشن و بدون ابهام بیان شود؛
3. دارای استنتاجهای ضمنی روشنی برای آزمون روابط بین متغیرها باشد؛
4. قابل آزمون باشد به این معنی كه امكان بیان مجدد آن به صورت عملیاتی وجود داشته باشد؛
5. فرضیه باید با اصول كلی دانش موجود، هماهنگ باشد.
3. انواع فرضیه
فرضیه به دو قسمت تقسیم میشود:
الف) فرضیه تحقیقی؛
ب) فرضیه آماری
الف) فرضیه تحقیقی: عبارت است از یك حدس یا گمان درباره رابطه بین متغیرهای پژوهشی كه به دو صورت جهتدار و بدون جهت تقسیم میشود:
الف) فرضیه جهتدار: فرضیهای است كه در آن جهت تأثیر یا رابطه متغیر مستقل یا متغیر وابسته مشخص است.
ب) فرضیه بدون جهت: جهت مشخصی ندارد؛ زیرا پژوهشگر مدارك مستندی دال بر جهت رابطه بین متغیرها ندارد. وقتی فرضیه به صورت جهتدار بیان میشود كه دلایل منطقی و نظرییا تجربی مبنی بر جهتدار بودن آن وجود داشته باشد.
مثال برای فرضیه جهتدار: افزایش آموزش مهارتهای اجتماعی موجب افزایش اعتماد به نفس دانشآموزان میشود.
مثال برای فرضیه بدون جهت: سلامت روانی دانشجویان دختر و پسر در مقیاسهای مختلف یكسان است یا كارآیی معلمان آموزشدیده و ندیده مساوی است.
ب) فرضیههایآماری
1. فرضیه صفر Ho
2. فرضیه خلاف HA
فرضیه صفر:اصل را بر این مینهند كه بین متغیرهای مطالعه شده، اختلاف یا ارتباط معناداری وجود ندارد.
فرضیه خلاف: مطابق با فرضیه تحقیقی بیان میشود؛یعنی اگر فرضیه تحقیقی جهتدار باشد، این فرضیه نیز جهتدار خواهد بود.چنانچه اختلاف بین شاخصهای آماری مورد مقایسه به اندازه كافی بزرگ باشد كه بتوان اختلاف را واقعی نه تصادفی دانست، فرضیه صفر رد میشود.
مثال برای فرضیه صفر Ho: كارآمدی معلمانی كه از تشویق استفاده میكنند، با كارآمدی معلمانی كه از تشویق استفاده نمیكنند،یكسان است.
4. اهمیت فرضیهها
اهمیت فرضیه را میتوان در موارد زیر جست:
1. فرضیه ابزار كار تئوری است؛
2. فرضیه پژوهش را هدایت میكند؛
3. فرضیه ابزار نیرومند پیشرفت دانش است.
5. روابط در فرضیهها
ب
الف
رابطه تغييرات مثبت، كامل و مستقيم است. به ازاي افزايش الف، ب هم تغيير میكند.
1. همپوشان: هرچه الف بیشتر، ب هم بیشتر است.
رابطه منفي و كامل تغييرات، با افزايش متغيری ديگری، كاهش میيابد.
2. هر چه ساعت كار بیشتر، فراغت كمتر است.
رابطه كامل و كاهنده است (هر دو دارای سير كاهش هستند)
3. هر چه تضادهای سودمند كمتر، خلاقیت كمتر است.
4. هر چه تنشها كمتر، كارآیی بیشتر است.
رابطه منفی و غير خطی به دليل هم جهت نبودن تغييرات دو متغير است كه
اين هم جهت نبودن تغييرات دو متغير،
با كاهش يكی، ديگری افزايش میيابد.
6. بررسی رابطه علّی بین متغیرها
هنگامی كه درصدد بیان علت وقوع پدیدهای برآییم یا در تغییر پدیدهای، علت یا علل فرضی خاصی را در نظر بگیریم، در این صورت در قلمروی رابطه علّی گام برداشتهایم. رابطه علّی زمانی مطرح میشود كه تغییر یك متغیر در یك جهت معین،باعث تغییر متغیر دیگری در جهتی معین میشود. فرضیه مبتنی بر رابطه علّی به این حالت است: تغییر یك امر، به تغییر امر دیگری منجر میشود.
تغییر ممكن است افزایش باشد یا كاهش:
افزایش الف منجر به افزایش ب
افزایش الف منجر به كاهش ب
كاهش الف منجر به افزایش ب
كاهش الف منجر به كاهش ب
V3اگر متغیر «الف» به طور فرضی علت احتمالی متغیر «ب» باشد، باید تغییر زمانی آن مقدم به تغییر دومی باشد.
V2«الف»و «ب»متقابلاً بدون دخالت یا تأثیر متغیرهای دیگر تغییر میكنند.
V1«الف»و «ب»متقابلاً و با هم تغییر میكنند.
شرط اول:متغیر «الف»و «ب»، قبل از هر چیز، لازم و ملزوم هماند.شكلگیری سازمان باعث ایجاد انتظاراتی از آن میشود یا وجود كاركنانی كه هر یك دارای شخصیتهای جداگانهای هستند، باعث به وجود آمدن خصوصیاتی خاص در فرهنگ سازمانی میشود.
شرط دوم:رابطه بین دو متغیر نباید غیر واقعی، جعلی، ساختگی و غیر موفق باشد. (خاكی،1386، ص127 ـ 125)
باید اثبات شود كه عامل سومیرویآنها اثر نمیگذارد.
كيفيت تكنولوژی
اين عامل سوم، هم بهرهوری و مديريت را تحت تأثير قرار میدهد يا عامل برنامهريزی علمی هم میتواند باشد.
بهبود روش مدیریت افزایش بهرهوری
7. انواع روابط علّی
1. رابطه مستقیم علّی ب الف
عدم رعایت مقررات رانندگی به تصادف منجر میشود.
عدم تمركز، موجب احساس هویت بیشتر سازمانی میشود.
2. رابطه غیر مستقیم علّی ب ج الف
برنامهریزی نیروی انسانی، به پیشبینی آموزشهای ضروری و آموزشهای ضروری، به افزایش كارآیی كاركنان میانجامد.
3. رابطه غیر مستقیم و مستقیم علّی ج ب الف
فروش نفت بیشتر، به درآمد بیشتر دولت و درآمد بیشتر دولت، به اقداماتی در جهت برنامهریزیهای اقتصادی و فعالیتهای رفاهی بیشتر منجر میشود. (رابطه غیر مستقیم)از طرفی، فروش نفت بیشتر منجر به برنامهریزیهای اقتصادی و فعالیتهای رفاهی بیشتر میشود كه رابطهای غیر مستقیم بین آنها برقرار است