فرآیند مفهومسازی و عملیاتی كردن
مفهوم
مرحله عملیاتی كردن
سازه مفهوم
مشهود (متغیر) سازه
مرحله مفهومسازی
مشهود
الف) مثال برای حركت از مفهوم به مشهود یعنی عملیاتیسازی
تئوری منزلت اجتماعی ماكس وبر
فرضیه: افراد دارای منزلت اجتماعی ـ اقتصادی مشابه، از خرده فرهنگ خاص و معینی برخوردارند. برای مشاهده چنین رابطهای باید زمینههای اندازهگیری مفاهیم موجود در فرضیه بالا فراهم آید.بنابراین، محقق باید ابتدا سازهها را برای مفاهیم منزلت اجتماعی ـ اقتصادی و خرده فرهنگ در نظر بگیرد.
این سازهها از طریق تعاریفی كه وی برای هر یك از مفاهیم یاد شده به عمل میآورد، قابل دستیابیاند. ممكن است این محقق برای منزلت اجتماعی ـ اقتصادی چنین تعریفی را در نظر بگیرد: مجموعهای از شاخصهای درآمد، شغل و تحصیلات افراد، منزلت اجتماعی ـ اقتصادی آنها را تشكیل میدهد. این سه شاخص در اصل سه سازه محسوب میشوند.با این تعریف، محقق خود را از مرحله مفهوم به مرحله سازه؛یعنیعینیت و امكان اندازهگیری منزلت اجتماعی ـ اقتصادی افراد، نزدیكتر كرده است.
محقق باید برایرسیدن به مرحله مشاهده و اندازهگیری، برای سازههای بالا، این سؤال را طراحی كند:چگونه شغل، تحصیل یا درآمد قابل رؤیت است؟ پاسخ به سؤال دربرگیرنده تعریفیاست كه پژوهشگر از هر یك از شاخصهای سهگانه بالا به عمل می آورد:
1. تحصیل عبارت از تعداد سالهای آموزش رسمی افراد است؛
2. درآمد: عبارت از مجموعه دریافتیهای ماهانه، هفتگییا روزانه افراد، اعم از نقد و غیر نقدی(ارزاق، اجناس، تسهیلات) است.
شغل: فعالیت روزانه افراد كه در ساعت معینی از روز همراه با وظایف و مسئولیتها و اختیارات معینی، انجام میگیرد.
(مفهوم) ‘ منزلت اجتماعی ـ اقتصادی افراد
درآمد افراد
تحصيلات افراد
شغل افراد
دريافتهاي ماهانه افراد
مجموع آموزشهای
رسمي افراد
مجموع وظايف، مسئوليتها و اختيارات شغلی
فرآيند عملياتی كردن مفهوم منزلت اجتماعی
سازه
متغيرها
با توسل به تعریف عملی بالا: پژوهشگر خود را در سطح مشهود،یعنی مشاهده و اندازهگیری مفاهیم ملاحظه میكند؛ چراكه تعداد سالهای تحصیلی و دریافتها قابل اندازهگیری است.
ب) مثال: حركت از مشهود به طرف مفهوم یا مفهومسازی
آموزگاری در پایان ثلث اول، نمره امتحان دروس علوم، فارسی، حساب و انشای شاگردانش را در كارنامه هر یك از آنان وارد میكند. این نمره گویای فعالیتهای درسی و تحصیلی دانشآموزان طییك ثلث است و در مجموع به منزله مشهودات آموزگار است. او قصد دارد از مشاهدات خود (نمره خام شاگردان) به ساختن فرضیه بپردازد. او میداند هر فرضیه حداقل از دو مفهوم شكل میگیرد.از این نظر او سعی میكند در درجه اول با به دست آوردن معدل دانشآموزان خود،«موقعیت تحصیلی» هر دانشآموز را مشخص كند و سپس با مقایسه معدل سه ثلث دانشآموزان، میزان فراگیری آنها را محاسبه كند.