|
موضوع: "ماه رمضان"
حديث مواخاة و عقد برادري در اسلام در دوازدهم رمضان، پيامبر (صلي الله عليه و آله) بين اصحاب عقد برادري خواند، و بين خود و علي ( عليهالسلام) نيز برادري قرار داد، و با اين عقد اخوت، برادري و مساوات و برابري را در اسلام بنيان گذاشت اهل جهان را يک عائله و افراد بشر را عضو يک خانواده شمرد، و براي هميشه نژاد پرستي و امتيازات مادي و قبيلگي و رنگ و پوست را از ساخت مقدس اسلام پاک نموده وا اسف از استعمار و استثمار فرهنگي و سياسي دنياي استکبارکه مانع ازاجراي اين اصل درروي زمين است . ان هذه امتکم امة واحدة و انا ربکم فاعبدون 1 اين آئين شما آئين يگانهاي است «مشترک همه اديان من است» و من پروردگار شمايم، پس مرا بندگي کنيد» .قل يا ايها الناس اني رسول الله اليکم جميعا 2 بگو: اي مردم من فرستاده خدا به سوي همه شما هستم، ولي اين بينات و براهين ساطعات براي يهود و نصارايآن روز همچنين براي صهيونيست و امپرياليست اين زمان خوش آيند نبوده و نيست، چون آنان با اين مساواتهاو برابريها نميتوانند تفوق و برتري خود را بر جهان مستضعفين محکم سازند و جلو استحمارشان از خلق،گرفته ميشود!!.بجرم سخن ناروايم چهرهام را پايمال کن وقتي ابوذر غفاري در محضر رسول الله (صلي الله عليه و آله) با «غلام سياهي» در محاکمهاي ميگويد:«يابن السوداء» اي پسر سياهپوست، پيامبر عزيز اسلام ناراحت و خشمگين شده فرمود: «طف الصاع طفالصاع ليس لابني البيضاء علي ابن السوداء فضل الا بالتقوي او بعمل صالح» همانند هم هستيد و هيچ برتريبر يکديگر نداريد مگر به تقوي يا عمل صالح، «فوضع ابوذر خده علي الارض و قال للاسود قم فطا علي خديتکفيرا له عن قوله» ابوذر به کفاره اين سخني که گفت چهره خود را به روي زمين گذارد، و به آن سياهپوستگفت: بر خد و چهره من به کفاره گناهم پاي به مال (و عفوم کن) 3 اين مکتب مکتبي مترقي و قابل رشددر جهان است اگردشمن بگذارد.اين است مفهوم مساوات و برابريو اين سخن رئيس مذهب تشيع حضرت صادق ( عليهالسلام) است که فرمود: «المسلم اخ المسلم،و حق المسلمعلي اخيه المسلم ان لا يشبع و يجوع اخوه، و لا يروي و يعطش اخوه، و لا يکتسي ويعري اخوه فما اعظم حقالمسلم علي اخيه المسلم» 4 مسلمان برادر مسلمان است و حق مسلمان بر برادرش اين استکه او سيرنگردد و برادرش گرسنه باشد و او سيراب نگردد، در حالي که برادرش تشنه است،و او پوشيده نباشد کهبرادرش عريان باشد آنگاه حضرت فرمود چه بزرگ استحق مسلمان بربرادر مسلمانش، (سياه باد رويآن دولتهاي مسلماني که حقوق مسلمين مستضعف را به جيباربابان خود و کارتلهاي نفتي در جهان ميريزند در حالي که برادران و خواهران مسلمان آنان در کشورهاي خود و قاره آفريقا و ساير بلاد، گرسنه و فرزندانشاناز سوء تغذيه و کمبود مواد غذائي ميميرند و لباس به تن ندارند و خانه و کاشانه ندارند و زير آسمان زندگيميکنند که سقفي بر آنان سايه نميافکند)چه کسي جز علي (ع) لياقتبرادري پيامبر (ص) را داشت؟ آري پيامبر (صلي الله عليه و آله) بين افراد صحابه با قرين و همرتبه خود، برادري ايجاد کرد، و بر اين اساسهم بايد براي خويش برادري انتخاب کند لذا کسي را لايق بر اين مقام جز علي ( عليهالسلام) نديد او را بهبرادري برگزيد، که خداوند ضمن وحي که به جبرئيل و ميکائيل کرد فرمود:افلا کنتما مثل علي بن ابيطالب آخيتبينه و بين محم5 آيا شما مانند علي بن ابي طالب نيستيد؟ (و از فداکاري او درس نميگيريد؟) به اين دليل من بين او و محمد(صلي الله عليهما) برادري برقرار کردم و اين سخن در شان حضرت به مناسبت ليلة المبيت «که علي( عليهالسلام) در جاي پيامبر (صلي الله عليه و آله) خوابيد» آمده است. تعريف اخوت و برادري از پيامبر (ص) درباره اخوت و برادري مؤمنين با يکديگر، پيامبر رسول خدا (صلي الله عليه و آله) فرمود: «انما المؤمنونفي تراحمهم و تعاطفهم بمنزلة الجسد الواحد اذا اشتکي منه عضو واحد تداعي له سائر الجسد بالحمي و السهر» 6 مؤمنين در ترحم و عواطف انساني البته به منزله يک جسد هستند، به هنگام احساس درد از يک عضو بدن سائراعضاء و جوارح بدن به سبب تب و بيداري تداعي نموده و به درد ميآيد. يعني اگر يک انسان مسلمان و مؤمن در قاره آفريقا و يا آسيا و ديگر نقاط جهان از گرسنگي و درد فقر، بهجان آيدو يا از بين برود، ما مسلمانان بايد احساس مسؤوليت نموده و آن درد را به جان احساس کنيم، واي برما که اگر درکشور خود افراد گرسنه و محروم داشته باشيم و خم به ابرو نياوريم، زيرا که اسلام مرز نميشناسد، تمامي مسلمين در جهان به منزله يک پيکر و يک جسد هستند که بايد شريک دردهاي همديگر بودهو غمخوار هم باشيم. -1 سوره انبياء، آيه 92. 2- سوره اعراف، آيه 157. 3- روح الدين الاسلامي، ص 289، رمضان در تاريخ. 4- سفينة البحار، ج 1، ص 13. 5- الغدير، ص 48، ج 2، و خصائص الوحي المبين (نقل از رمضان در تاريخ) .ده و غمخوار هم باشيم 6-سفينة البحار، جلد 1، ص 13.
شرح دعاي روز دهم ماه مبارك رمضان
“اللهم اجعلني فيه من المتوکلين عليک واجعلني فيه من الفائزين لديک واجعلني فيه من المقربين اليک باحسانک يا غايه الطالبين” “خدايا مرا در اين روز از آنان که (در تمام امور) بر تو توکل مي کنند و نزد تو فوز و سعادت مي يابند و از مقربان درگاه تو مي باشند قرار ده به حق لطف و احسانت اي نهايت خواسته درخواست کنندگان”
اللهم اجعلني فيه من المتوکلين عليک “ خدايا مرا در اين روز از کساني قرار ده که (در تمام امور) به تو توکل مي کنند.” ارزش توکل به خداوند همانطور که مي دانيم تمام امور دنيا و آخرت و هرچه در عالم وجود دارد به امر خداوند کار مي کند؛ “ان الامر کله لله”يعني “به درستي که تمام امور به فرمان خداوند است” و تمام کليدهاي غيب نزد اوست “و عنده مفاتح الغيب لا يعلمها الاهو” يعني “و کليد خزائن غيب نزد خداوند است (که) کسي جز خدا بر آن آگاه نمي باشد” و هر گاه اراده الهي اقتضا کند که امري صورت پذيرد بدون هيچ درنگي صورت خواهد گرفت “اذا قضي امرا فانما يقول له کن فيکون”يعني “هنگامي که (خداوند) اراده امري را کند به محض آنکه بگويد موجود باش، پس موجود خواهد شد” و همه عالم فرمانبردار ذات اقدس اويند “بل له ما في السموات و الارض کل له قنتونيعني “بلکه هرچه در زمين و آسمان است ملک خداوند است و همه فرمانبردار اويند” پس با توجه به اين آيات در مي يابيم که انسان در هر کاري که مي خواهد انجام دهد بايد به خداي (قادر و متعال) که خالق و آفريدگار اوست توکل کند چرا که امير مومنان حضرت علي عليه السلام فرموند: “من توکل عليه کفاه و من ساله اعطاه و من اقرضه قضاه و من شکر جزاه” يعني “هر کس بر او توکل کند او را کفايت نمايد و هر کس از او بخواهد مي پردازد و هر کس براي خدا به محتاجان قرض دهد وامش را بپردازد و هرکس او را سپاس گويد پاداش نيکو دهد” و خداوند (عزوجل) نيز در قرآن مي فرمايد: “فاذا عزمت فتوکل علي الله ان الله يحب المتوکلين” يعني “پس هنگامي که اراده نمودي (که کاري را انجام دهي) پس بر خداوند توکل نما (که) همانا خداوند توکل کنندگان را دوست دارد” که ما نيز از خداوند مي خواهيم در اين روز ما را از توکل کنندگان واقعي به ذات اقدس قرار دهد… واجعلني فيه من الفائزين لديک “ و مرا در اين روز از کساني که سعادت مي يابند قرار ده” فائزين چه کساني هستند؟ فائز به معناي سعادتمند است که به کسي گويند که خداوند او را به واسطه عمل به دستوراتش به رحمتش وارد کرده و از عذابش دور ساخته است چنانچه در قرآن مي فرمايد: “قل اني اخاف ان عصيت ربي عذاب يوم عظيم”يعني “بگو که از عذاب روز عظيم (يعني قيامت) مي ترسم که معصيت پروردگارم را انجام دهم” و در آيه بعد مي فرمايد: “من يصرف عنه يومئذ فقد رحمه و ذلک الفوز المبين” يعني “کسي که از عذاب روز قيامت در امان بماند و از او عذاب برداشته شود پس به تحقيق به رحمت الهي وارد شده است که اين سعادتمندي آشکار است” و آنان که از معصيت پروردگار خويش اجتناب مي کنند يقينا خداوند از آنان راضي است که اين رضايت سرچشمه از رضايت مخلوق به قضا و قدر پروردگار است به طوري که خداوند در قرآن مي فرمايد: “رضي الله عنهم و رضواعنه ذلک الفوز العظيم” يعني “خداوند از ايشان راضي است و آنان از خداوند راضيند که اين رستگاري و سعادتمندي بزرگ است” که ما نيز از خداوند مي خواهيم در اين روز ما را از کساني قرار دهد که به فوز عظيم دست يافته اند… واجعلني فيه من المقربين اليک باحسانک يا غايه الطالبين “ و مرا در اين روز از کساني قرار ده که مقرب درگاه تواند به لطفت اي نهايت خواسته درخواست کنندگان” “تقوا موجب تقرب به ذات اقدس الهي” کساني که به خداوند نزديکترند و در پيشگاه او آبرومندند که تقواي الهي را پيشه کنند چرا که خداوند در قرآن مي فرمايد “ان اکرمکم عند الله اتقکم” يعني “به درستي که گرامي ترين شما نزد پروردگار تقوا پيشه ترين شماست” و اگر به واژه رسول “اکرم” صلي الله عليه و آله توجه کنيم و آيه “ولکم في رسول الله اسوه حسنه” يعني “و براي شما در رسول خدا الگويي نيکو است” را در نظر بگيريم مي توانيم در يابيم که کساني که مي خواهند نزد خداوند آبرويي پيدا کرده و مقرب درگاه او گردند با توجه به آيه “يا ايها الذين امنوا تقوالله و ابتغواليه الوسيله” يعني “اي کساني که ايمان آورده ايد تقواي الهي را پيشه کنيد و براي (رسيدن به خداوند) و آمدن به سوي او وسيله اي بيابيد” بايد به آيه “اطيعوالله و اطيعوا الرسول و اولي الامر منکم” يعني “خداوند و رسولش و برگزيدگان از ايشان (يعني اهل بيت عصمت و طهارت عليهم السلام) را اطاعت نماييد” عمل نموده تا بتوانند جزء کساني قرار گير که مقرب درگاه الهي هستند. پس ما نيز از خداوند مي خواهيم به حق لطف و احسانش ما را جزء کساني قرار دهد که مقرب درگاه اويند.ان شاءالله که تابع باشيم.
وفات حضرت خديجه ماه رمضان سال دهم بعثت
در ماه مبارک رمضان سال دهم بعثتخديجه بانوي فداکار و همسر بي نهايت مهربان حضرت رسول (صلي الله عليه و آله) در روز دهم به سن شصت و پنج سالگي از دنيا رفت، و پيامبر (صلي الله عليه و آله) او را با دست مبارک خويش در حجون مکه (قبرستان ابو طالب) به خاک سپرد، و حزن در گذشت او پيامبر (صلي الله عليه و آله) را بسيار محزون ساخت که پيامبر (صلي الله عليه و آله) سال درگذشتحضرت خديجه را «عام الحزن» سال اندوه نام نهاده، بلي خديجه همسر بي همتاي پيامبر (صلي الله عليه و آله) بانوئي که از ثروت او اسلام رونق يافت و پشت پيامبر (صلي الله عليه و آله) راستشد، بايد سال درگذشتش را «عام الحزن» نام نهاد و مصيبت پيامبر (صلي الله عليه و آله) شدت گرفت، زيرا که پيامبر (صلي الله عليه و آله) مادر شايسته دخترش زهراي مرضيه را از دست داده و ياري همچون خديجه را هرگز به دست نخواهد آورد. 1 به خدا سوگند بهتر از خديجه را خدا به من عوض نداده
عايشه گفت پيامبر (صلي الله عليه و آله) از خانه بيرون نميرفت مگر آنکه خديجه سلام الله عليها را ياد ميکرد، و بر او به خوبي و نيکي مدح و ثنا مينمود، روزي از روزها غيرت مرا فرا گرفت، گفتم: او پيره زني بيش نبود، و خدا بهتر از او را به شما عوض داده است، پيامبر (صلي الله عليه و آله) غضبناک شد، به طوري که موي جلوي سرش از غضب تکان ميخورد سپس فرمود: نه به خدا قسم بهتر از او را خدا به من عوض نداده، او به من ايمان آورد هنگامي که مردم کافر بودند، و تصديق کرد مرا، هنگامي که مردم مرا تکذيب ميکردند و در اموال خود با من مواسات کرد، وقتي مردم مرا محروم ساختند، و از او فرزنداني خدا روزي من کرد که از زنان ديگر محروم فرمود، «يعني خدا فاطمه را از او به من عنايت فرمود» 2
در دعاي روز پنجم ماه مبارك رمضان ميخوانيم: «اللَّهُمَّ اجْعَلْنِي فِيهِ مِنَ الْمُسْتَغْفِرِينَ،وَاجْعَلْنِي فِيهِ مِنْ عِبَادِكَ الصَّالِحِينَ الْقَانِتِينَ، وَاجْعَلْنِي فِيهِ مِنْ أَوْلِيائِكَ الْمُقَرَّبِينَ، بِرَأْفَتِكَ يا أَرْحَمَ الرَّاحِمِينَ» «خدايا در اين روز مرا از آمرزش جويان درگاهت قرار ده، و قرار ده مرا در اين روز از بندگان شايسته و فرمانبردارت، و در اين روز مرا از دوستان نزديكت قرار ده، به حق مهربانيات، اي مهربانترين مهربانان» شرح فرازهاي دعا آيتالله مجتهدي در شرح «اللَّهُمَّ اجْعَلْنِي فِيهِ مِنَ الْمُسْتَغْفِرِينَ» ميگويد: در اين دعا ميگوييم خدايا من را در اين ماه رمضان جزو مستغفرين قرار بده، براي استغفار ، بايد شرايط استغفار را داشت. كسي كه مال حرام خورده كه با استغفار كارش درست نميشود. بايد برود و صاحبان مال را راضي كند. وي در ادامه ميگويد: با مال حرام و رشوه و ربا رشد كردهاي، حال كه توبه ميكني بايد بروي سود ربا را به صاحبان آن بازگرداني. غذاي كم و حلال بخوري تا گوشتهاي تنت كه با مال حرام پرورش يافتهاند، آب شوند. اين استاد اخلاق ميافزايد: كسي كه شب تا صبح پاي كار حرام نشسته، بايد شبها احيا نگهدارد و عبادت كند. از جمله در شب 15 شعبان كه احتمالاً شب قدر است كه تمام مقدّرات ما در آن نوشته ميشود. آيتالله مجتهدي تهراني ادامه ميدهد: پس «خدايا مرا از مستغفرين قرار بده!» يعني اينكه واقعاً استغفار كنم و اگر مال حرامي دارم، آن را حلال كنم. به گناهي كه قبلاً كردم فكر نكنم و از آن لذت نبرم. حالا زباني هم استغفار كنيم، خوب است. بعد از نماز مغرب هم 70 بار استغفار وارد است. وي به بيان حديثي در اين باره ميپردازد و ميگويد: «من اكثرالاستغفار» كسي كه زياد استغفار كند، 4 چيز به دست ميآورد. «جعل الله له من كل همٍ و غمٍ فرجا» اگر غم و غصه دارد، غم و غصهاش بيرون ميآيد. من هم دلم غصهدار ميشود. وقتي شيعيان عراق را ميكشند، وقتي در فلسطين جنايت مرتكب ميشوند، روايت هم داريم وقتي يك شيعه در غرب عالم غصهدار ميشود، يك شيعه هم در شرق عالم محزون ميشود. اين استاد اخلاق تأكيد ميكند: آدم گاهي اوقات بيخودي غم و غصهاش ميشود. من گاهي همينطوري غصهام ميگيرد، تسبيح را برميدارم، استغفار ميكنم و حالم خوب ميشود. آيتالله مجتهدي تهراني در ادامه ميگويد: دوم «من كل خوفٍ امنا» گاهي اخبار ناخوشايند را ميدهند. اگر استغفار كني، هيچ خبري نميشود. يه نفر دشمن داري، تهديد كرده كه امشب ترورت ميكنم، استغفار كني او را يكي ديگر ترور ميكند و راحت ميشوي. اگر استغفار كردهاي از كسي نترس و فقط از خدا بترس. وي ادامه ميدهد: سوم «من كل ضيق ٍ مخرجا» صاحبخانه تو را جواب كرده؟ سفتههايت عقب افتاده؟ گرفتاري؟ اگر استغفار كني همه اينها درست ميشود. اين عالم برجسته ادامه ميدهد: اگر در گرفتاري هستيد، اگر مشكل ازدواج داريد، اگر منزل ميخواهيد، استغفار كنيد، خدا گره از كارهاتان باز ميكند. اما بايد شرايط استغفار را هم مراعات كرد. وي ادامه ميدهد: و چهارم اينكه «ورزقه من حيث لايحتسب» از جايي كه گمان نداري استغفار كني، ميآيد. همسفر خوب پيدا ميكني، يه زن خوب گيرت ميآيد براي نماز شب. اگر استغفار كردي يك زن نماز شبخون نماز شبخوان گيرت ميآيد و اگر استغفار نكني يك زن بينماز گيرت ميآيد. آيتالله مجتهدي در ادامه مي گويد: رزق همهاش پول نيست. در احاديث كه آمده اگر اين كار را بكني رزقت زياد ميشود، رزق معنوي رزق است، رفيق خوب رزق است، همسفر خوب هم رزق است. هر وقت ميخواهيد مسافرت برويد، چندبار استغفار كنيد تا يك همسفر خوب داشته باشيد. وي در ادامه در شرح «وَاجْعَلْنِي فِيهِ مِنْ عِبَادِكَ الصَّالِحِينَ الْقَانِتِينَ» ميگويد: خدايا من را از بندگان شايسته خودت قرار بده. فرمانبردار تو باشم. اطاعت تو را كنم. خدا آدم فرمانبردار را دوست دارد. اين استاد بزرگ اخلاق در ادامه در شرح «وَاجْعَلْنِي فِيهِ مِنْ أَوْلِيائِكَ الْمُقَرَّبِينَ » اظهار ميكند: خدايا من را از دوستان نزديكت قرار بده. آيا خدا دوست نزديك دارد؟ بله، بندگاني هستند كه آدم آنها را در بهشت هم پيدا نميكند. خطاب ميشود كه خدايا اين دوست ما كجاست؟ ندا ميآيد كه در حضور و بهشت خدا رفته است. وي با بيان اينكه بهشت خدا جدا از بهشت معمول است، ميگويد: بهشت معمولي براي كساني است كه غذا و حوري ميخواهند؛ اما آنها كه خود خدا را ميخواهند و عبادت را براي خود خدا كردند و نه براي ترس از جهنم، آنها در بهشت خدا وارد ميشوند. آيه قرآن هم وجود دارد. «فادخلي في عبادي و ادخلي جنتي» از خدا بخواهيم كه در آن بهشت قرار بگيريم. جنت فردوس، جنت عدن جنتهاي متعدد وجود دارد ولي جنت خدا عالي است. اين عالم رباني در ادامه در شرح فراز آخر دعاي روز پنجم ماه رمضان «بِرَأْفَتِكَ يا أَرْحَمَ الرَّاحِمِينَ» ميگويد: خدا به مهرباني خودت، دعاهاي ما را مستجاب كن. اين خدايي كه رحمت از همه رحمها بيشتر است .
حاج اسماعیل دولابی در کتاب «طوبای محبت» توصیه هایی برای درک لحظات ویژه ماه مبارک رمضان داردکه بخشی از آن را با هم مرور می کنیم : نماز پیامبر(ص) است. روزه علی(ع) است. افطار خداست. از افطار بالاتر هم چیزی نیست. علی(ع) روزه است؛ یعنی هر که علی(ع) را قبول کند در دنیا کم حرف می زند، آلوده نمی شود. ذکر دنیا را کم می کند ادعایش از بین می رود. هر که پیغمبر(ص) را نگاه کند نماز خوانده است. .. همین طور می آید جلو تا خدا را ملاقات می کند و می گوید: اشهد، خدا را دیدم. اشهد ان لا اله ا… می گوید و بالا می رود.
در دعاي روز چهارم ماه مبارك رمضان ميخوانيم؛ «اللهمّ قوّني فيهِ على إقامَةِ أمْرِكَ واذِقْني فيهِ حَلاوَةَ ذِكْرِكَ وأوْزِعْني فيهِ لأداءِ شُكْرَكَ بِكَرَمِكَ واحْفَظني فيهِ بِحِفظْكَ وسِتْرِكَ يـا أبْصَرَ النّاظرين» «خدايا نيرومندم نما در آن روز بهپاداشتن دستور فرمانت و بچشان در آن شيرينى يادت را و مهيا كن مرا در آنروز براى انجام سپاسگزاريت به كـرم خودت نگهدار مرا در اين روز به نگاهداريت و پردهپوشى خودت اى بيناترين بينايان» شرح فرازهاي دعا آيتالله مجتهدي در شرح «اللهمّ قوّني فيهِ على إقامَةِ أمْرِكَ» ميگويد: خدايا به من قوه بده تا در ماه رمضان بتوانم بهخوبي عبادت و امر تو را اطاعت كنم. عبادت قوه ميخواهد و قوه عبادت غير از قوه جسماني است. وي در ادامه ميافزايد: امام علي (ع) نميتوانست نان خشك را بشكند؛ اما قلعه خيبر را فتح كرد. پرسيدند كه يا علي (ع) تو شجاعي و قلعه خيبر را فتح كردي، چگونه است كه نميتواني نان خشك را بشكني؟ و در پاسخ فرمود: «فتح قلعه خيبر به قوه روحاني بود كه متفاوت از قوه جسماني است. قوه ولايت و قوه روحاني و قوه ولايتي با قوه بدن فرق دارد و من قوه بدن ندارم.» اين استاد اخلاق تأكيد ميكند: ممكن است شخصي 60 سال سن داشته باشد؛ اما قوه عبادتش از جوانان بيشتر باشد. آيتالله مجتهدي تهراني در ادامه اظهار ميكند: بايد دعا كنيم كه در ماه رمضان خدا به ما قوه عبادت عطا كند. در دعاي كميل هم آمده كه خدايا قوه بده به من با جوارحم در خدمت تو باشيم. بايد مزه عبادت را چشيد وي بيتوجهي به عبادت را باعث بيبركتي زندگي عنوان ميكند و ميگويد: در اين دعا ميخوانيم «واذِقْني فيهِ حَلاوَةَ ذِكْرِكَ» يعني خدايا شيريني عبادت را به ذائقه ما بچشان تا قرائت دعاهاي افتتاح و كميل و توسل و روزه و نماز به ما مزه كند. اين استاد بزرگ اخلاق خطاب به طلبههاي علوم ديني ادامه ميدهد: روايت قدسي داريم كه اگر عالمي و طلبهاي به علمش عمل نكند، كمتر عذابي كه ميكنم، اين است كه شيريني مناجاتم را از دل و قلبش ميبرم. آيتالله مجتهدي تهراني درباره ذكر «وأوْزِعْني فيهِ لأداءِ شُكْرَكَ بِكَرَمِكَ» ميگويد: خدايا به كرمت كاري كن كه من اداي شكرت را بكنم. شكر خدا، تنها گفتن الهي شكر نيست. اگر من از نعمتهاي خدا بهجا استفاده كنم خدا را شكر كردهام. اگر چشمم نامحرم را نبيند و گوشم آواز حرام نشود، نعمت چشم و گوش را بهجا آوردهام. مردم معني دعاهايي را كه ميكنند بدانند وي همچنين درباره «واحْفَظني فيهِ بِحِفظْكَ وسِتْرِكَ» ميگويد: خدايا در اين ماه رمضان من را از انجام گناه حفظ كن. مردم اين را ميخوانند اما معنياش را نميدانند. بايد اين دعا براي مردم معنا شوند. وي ميگويد: روايت است كه اگر گناه بو داشت، دو نفر پيش هم نمينشستند و اگر مردم از عيب هم با خبر بودند، كسي مردهاي را دفن نميكرد. آيتالله مجتهدي تهراني در ادامه ميگويد: ايمان هم «بو» دارد. پيامبر اسلام (ص) وارد خانه شد و گفت: «من بوي اويس را ميشنوم» اويس چون مادرش اجازه نداده بود، منتظر نماند تا پيامبر (ص) به مدينه بازگردد؛ اما بوي خوشش در منزل پيامبر مانده بود. آيتالله مجتهدي تهراني در ادامه ميگويد: قديم همه مردم زيبا بودند چون همه اهل نماز شب بودند و چهرهاي نوراني داشتند. اما الآن چون نماز شب نميخوانند، چهرهها بهزيبايي گذشته نيست. اين استاد اخلاق در پايان سخنان خود درباره «يـا أبْصَرَ النّاظرين» ميگويد: اي خدا كه از همه كسانيكه نظر ميكنند، تو بصيرتر و بيناتري، اي خدايي كه تو بينا به همه اعمال ما هستي، به ما توفيق بده كه در ماه رمضان گناه نكنيم، به حفظ و ستر خودت .
اللَّهُمَّ قَوِّنِى فِیهِ عَلَى إِقَامَةِ أَمْرِکَ وَ أَذِقْنِى فِیهِ حَلاوَةَ ذِکْرِکَ وَ أَوْزِعْنِى فِیهِ لِأَدَاءِ شُکْرِکَ بِکَرَمِکَ وَ احْفَظْنِى فِیهِ بِحِفْظِکَ وَ سِتْرِکَ یَا أَبْصَرَ النَّاظِرِینَ
خدایا مرا در این روز بر اقامه و انجام فرمانت قوت بخش وحلاوت وشیرینی ذکرت را بمن بچشان وبرای ادای شکر خود به کرمت مهیا ساز و در این روز به حفظ و پرده پوشی ات مرا از گناه محفوظ دار ای بصیرترین بینایان عالم
اللّهمَّ ارزُقنی فیهِ الذّهنَ وَ التَّنبیهَ وَ باعِدنی فیهِ مِنَ السَّفاهَةٍ وَالتَّمویهِ واجعَل لی نصیباً مِن کُلِّ خَیرٍ تُنزِلُ فیهِ بِجُودِکَ یا اَجوَدَ الاَجوَدینَ .
خدایا در این روز مرا هوش و بیداری در کار اطاعتت نصیب فرما واز سفاهت وجهالت وکارهای باطل دور گردان واز هر چیزی واز هر چیزی که در این روز نازل می فرمایی مرا نصیب بخش به حق جود وکرمت ای بخشنده ترین بخشندگان
غزوه تبوک یا فاضحه
غزوه تبوک یا فاضحه از جنگهاى حساس بین مسلمانان و رومیان که در سال نهم هجرى بر پا شد و به صلح انجامید نیز در روز سوم ماه مبارک رمضان واقع گشت، و علت ایجاد این جنگ چنین بود که جاسوسان، به دربار امپراطوى روم (هراقلیوس) (هرقل) گزارش دادند، که پیامبر اسلام از دار دنیا رفت، امپراطور شوراى نظامى تشکیل داد، و تمامى حاضران موقع را مناسب بسیج لشکر روم علیه حجاز دیدند و به سرپرستى مردى به نام یوحنا، یا (باغباد)، به سوى حجاز رهسپار، و در تبوک (محلى میان حجاز و شام) با سپاه اسلام تلاقى کردند، و سپاه اسلام در تبوک کناره چشمه آبى تمرکز یافتند، و اینکه چرا این جنگ را فاضحه مىنامند بدان علت است که منافقان از حضور در جنگ تخلف ورزیدند، و رسوا شدند، و این جنگ را «ذوالعسره» نامند زیرا که مسلمانان از نظر آذوقه و مرکب و مهمات بسیار در عسرت و سختى بسر بردند.
الوقایع و الحوادث ص 19
|