نقد و بررسی کتاب “دین و سبک زندگی”
برگرفته از وبلاگ www.virgul.blogfa.com
مشخصات كتاب:
دين و سبك زندگي:مطالعه موردي شركت كنندگان در جلسات مذهبي، محمد سعيد مهدوي كني، انتشارات دانشگاه امام صادق(ع)، چاپ دوم 1387
نویسنده در این کتاب که برآمده از رساله دکترایش است از منظري فرهنگي و ارتباطي به نقش دين در تحولات فرهنگي – اجتماعي ايران معاصر پرداخته است و در واقع چگونگی تعامل دين با فرهنگ و جامعه را بررسي می كند. نگاه نويسنده به رابطه ي دين با تحولات فرهنگي – اجتماعي در اين اثر نگاهي ايجابي است. کتاب به این سوال می پردازد که چگونه دين در شرايط گذار يك جامعه ي سنتي به جامعه نوين بازتوليد مي شود؟ و با وجود تغيير شيوه ها، قالب ها و ابزار زندگي از يكسو و تحول در روابط ، نهادها و ساخت هاي اجتماعي از سوي ديگر چگونه هويت ديني افراد شكل مي گيرد و اي بسا در طول زندگي اشان تا حدودي ثابت مي ماند؟
در مطاله ي هر پديده مي توان به سه پرسش از چيستي، چگونگي و چرايي و يا به عبارتي توصيف پديده و فرايندها و سازوكارها و تبيين آن پرداخت؛ در اين اثر تكيه اصلي بر توصيف روابط است. اگرچه بحث از سبك زندگي و ديدگاه هاي موجود درباره ي آن ابعادي از مباحث فرايندي و تبييني را نيز بدنبال دارد.
اين اثر در دو بخش تدوين شده است: بخش اول به مباحث نظري اختصاص دارد و در سه فصل ارائه شده است. فصل اول «مفهوم شناسي» است، در قسمت اول آن تعاريف گوناگون دين دسته بندي، بررسي و نقد شده است. همچنين سعي شده در حد امكان ابعاد و مولفه هايي كه محققان براي دين پيشنهاد كرده اند، ترسيم شود. نویسنده در این فصل معتقد است دين بعنوان يك پديده ي فرهنگي هم مي تواند يك پديده ي دروني باشد و هم بيروني. به زعم مهدوی کنی دین نوعي ارتباط و تعامل است، ارتباط و تعامل ميان انسانها، هستي ها و نيروها ي مافوق.(ص45)
در قسمت دوم اين فصل تلاش شده تا تعريف و توصيفي دقيق از سبك زندگي و مولفه هاي آن و پيوند آن با مفهوم سليقه (taste) ارائه شود. در همه ي تعريف های ارائه شده در این فصل مي توان دو مفهوم را يافت كه در تعريف سبك زندگي در نظر گرفته شده است و در واقع هر دو مفهوم هم به واژه ي سبك باز مي گردد: اول مفهوم وحدت و دوم مفهوم تمايز است. به اين معني كه سبك زندگي حاكي از مجموعه ي عناصري است كه كم و بيش بطور نظام مند با هم ارتباط داشته و يك كل را پديد مي آورند و همين اتحاد و نظام مندي اين كل را از كل هاي ديگر متمايز مي كند.
مهدوی کنی پیشنهاد مي كند عناصر مربوط به سبك زندگي در چهار مقوله طبقه بندي شود: اموال (سرمايه اي و مصرفي)، فعاليت ها (عادات، شغل، گذراندن اوقات فراغت و …)، نگرش ها و گرايش ها و در نهایت روابط انساني. (ص63 و 64)
در فصل دوم ديدگاه ها و نظريه هاي محققان علوم اجتماعي درباره ي سبك زندگي در دو مرحله متقدم و متاخر طرح شده است. نظريه هاي 5 نفر از محققان (وبلن، زيمل، وبر، آدلر و بورديو) در مورد سبك زندگي تا حدی مشروح ذكر شده و در هر مورد، پیوند این نظریه ها با مبانی نظریه ای این نظریه پردازان و جایگاه این نظریه ها در نظام فکری ایشان شرح داده شده است. پس از کنکاش در سبک زندگی به عنوان یک حوزه ی مطالعاتی، در پایان این فصل، این اصطلاح در معنای روش شناختی آن بررسی می شود.
نویسنده معتقد است نقطه اوج كار وبلن تحليل كاركردي راه هايي بود كه افراد بوسيله آن مي توانستند به گونه اي نمادي پايگاه(منزلت) برتر خود را در نظام منزلتي تعيين كنند و آن را در معرض ديد ديگران قرار دهند، وبلن که طبقات بالا را مولد نمي دانست سعي كرد در الگوي مصرف این طبقه نمادهاي منزلت آنها را بيابد. او در رفتارهاي مصرفي اين طبقه كه طبقه تن آسا مي ناميد سبكي را بازشناخت كه آن را مصرف خود نمايانه يا چشمگير خواند. از نظر وبلن اين نوع سبك زندگي امروزه به همه ي طبقات و گروه هاي اجتماعي نيز سرايت مي كند.(ص83)
اما زيمل معتقد است سبك زندگي كل بهم پيوسته اي از صورت هايي است كه فرد يا افراد يك اجتماع بر حسب انگيزه هاي دروني (سليقه خودشان) و بواسطه تلاشي كه براي ايجاد توازني ميان شخصيت ذهني و زيست محيط عيني و انساني اشان به انجام مي رسانند براي زندگي خودشان بر مي گزينند. او معتقد است چارچوبي كه فرهنگ اجتماعي براي انگيزش هاي فردي فراهم مي كند و كنش در محدوده ي آن بروز مي كند شيوه ي زندگي است. وی مجموعه اي از روش هاي زندگي كه زندگي را به عنوان يك كل بيان مي كند سبك زندگي مي نامد. (ص 99)
وبر بحث مستقلي را به سبك زندگي اختصاص نمي دهد اما زمانيكه تلاش مي كند ديدگاه خود را در باب تاثير معنا بر رفتار اجتماعي نشان دهد به كرات از اين اصطلاح بهره مي گيرد. وبر در پاره اي آثار خود مانند اخلاق پروتستان و روح سرمايه داري، جامعه شناسي دين و … تلاش مي كند پيوندي ميان مفهوم سبك زندگي و چارچوب تحليلي پيچيده ي سه عنصري خود يعني رفتارها، تمايلات و منافع پديد آورد. (ص 113)
آدلر نيز سبك زندگي را تجسم كامل فردنگري در روانشناسي فردي مي داند، سبك زندگي يعني كليت بي همتا و فردي زندگي. او معتقد است كه سبك زندگي عمدتا در سال هاي اوليه زندگي تا حدود 5 سالگي در انسان بنيان نهاده مي شود از نظر او سبك زندگي نه موروثي است و نه كاملا وابسته به محيط. او سبك زندگي را بيش از هر چيز خلاقيتي مي داند كه حاصل كنار آمدن با محدوديت ها، موانع، تضادها و بحران هايي است كه فرد در مسير پیشرفت به سوي آرمانش بروز مي دهد. (ص124)
بورديو از جمله صاحبنظران متاخر سبك زندگي است كه او نيز مانند وبر از سبك زندگي به عنوان شاخصه و نماد و يا حتي فرصت هاي جلوه گري يا اثبات منزلت اجتماعي گروه هاي منزلتي و طبقات اجتماعي بهره مي گيرد. او معتقد است كه افراد و گروه ها در يك جامعه داراي موقعيت هاي متفاوت و متايز هستند، فرد يا گروه با دروني كردن اين وضعيت و نمادهاي آن يك نظام طبقه بندي اجتماعي را در ذهن خود پديد مي آورد. اين نظام مجموعه اي از ترجيحات و انتخاب ها را در ذهن فرد يا افراد توليد مي كند كه معناهايشان از خلال روابط و تضادهايشان درك مي شود. به عبارت ديگر معناهايشان ذاتي نيست بلكه رابطه اي است.(ص163)
عنوان فصل سوم «رابطه ي دين و سبك زندگي» است، در قسمت اول این فصل به نظریه پردازی ها و تحقیقات انجام شده درباره ی تعاملات دین و سبک زندگی پرداخته شده است، در اين فصل محور بحث آثار وبر است. در قسمت بعدی محدوده ای برای مطالعه ی رابطه ی دین و سبک زندگی پیشنهاد می شود که می توان آن را نتیجه گیری از مباحث گذشته (فصل اول) دانست.
جايگاه دين در نظريه هاي سبك زندگي از نظر زيمل اين است كه هر سبكي مبين توسعه هنجارهايي است كه زندگي را به عنوان يك كل بيان مي كند، پس جامعه اي كه حاوي هنجارهاي مباين با هنجار توسعه يافته در يك سبك زندگي است اجازه ي بازتوليد آن سبك را نخواهد داد يا حداقل در آن تغييراتي ايجاد خواه كرد.(ص224)
آدلر بيان مي كند كه دين مي تواند حاوي آگاهي ها، تجربيات و تمايزهايي ميان امور قدسي و غير آن باشد كه فرد را در شناخت خود و جهان پيرامونش كمك كند و در ترسيم طرحي از آنها در ذهنش و تعيين آرمان خود ياري رساند. (ص220)
بورديو نيز معتقد است كه دين سه نوع سرمايه را در اختيار افراد قرار مي دهد: اول دين مشتمل بر يك جهان بيني و نظامي معنايي است و اين سرمايه ی فرهنگي را در اختيار افراد مي گذارد، دوم دين داراي يك نظام نمادي و داراي شعائر است كه به پيروان خود سرمايه نمادين مي بخشد و سوم دين داراي گروه يا اجتماعي از پيروان و همچنين نهاد و سازماني نسبتا منسجم است كه سرمايه اجتماعي را در هر جامعه پديد مي آورد. از نظر بوردیو دين خود يك ميدان است و افرد از طریق آن در جهت كسب قدرت و سرمايه ها به رقابت مي پردازند. (ص224)
بخش دوم به يك «مطالعه موردي» اختصاص دارد هدف اصلي از اين مطالعه موردي تلاش براي كاربردي كردن مباحث نظري موجود در بخش اول است. مورد اين مطالعه «شركت كنندگان در يكي از جلسات مذهبي» و هدف از آن بررسي روابط آموزه هاي مذهبي در يكي از جلسات مذهبي با سبك زندگي شركت كنندگان در آن است. اين بخش نيز در سه فصل تنظيم شده است.
در فصل چهارم کتاب که فصل اول بخش دوم محسوب می شود ابتدا تعريفي از جلسات مذهبي ارائه شده سپس به ريشه هاي تاريخي اينگونه جلسات پرداخته شده است. در تاريخ اسلام و ايران محافل و مجالس مذهبي گوناگونی موجود بوده كه با مفهوم امروزين جلسات مذهبي پيوند دارد و از آنها مي توان به عنوان پيشينه تاريخي اينگونه جلسات ياد كرد. از آن جمله هستند مجالس تبليغ، خطابه، وعظ، عزاداري و روضه خواني. در اين فصل بصورت كوتاه به تاريخچه ي اينگونه مجالس و منابعي كه دستيابي به اين تاريخچه را ميسر مي سازد اشاره شده است.
فصل پنجم به كليات و مباحث زمينه اي مطالعه ی موردي اختصاص دارد.
در فصل ششم که فصل پایانی است رابطه ی آموزه های دینی و سبک زندگی شرکت کنندگان مورد بررسی و تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. مباحث اصلی کتاب با نتیجه گیری و ارائه یک فرضیه پیشنهادی به پایان می رسد و پس از آنها چهار پیوست ضمیمه کتاب شده است. در انتهای کتاب نیز فهرست منابع و فهرست اعلام قرار دارد.
ارزیابی کتاب
در مجموع کتاب به جهت بدیع بودن موضوعی که بدان پرداخته است کتاب ارزشمندی است و می تواند مرجع مناسبی برای علاقه مندان چنین موضوعی باشد. نقطه ضعف همده کتاب در پیوست های پایانی آن است؛ چهار پیوست الحاقی به انتهای کتاب با وجود اینکه به قصد تکمیل مباحث مطرح در کتاب بدان افزوده شده است اما دو مورد از آنها زاید و غیرمفید به نظر می رسد، نخست پیوست اول کتاب است که خلاصه ای از کتاب کلاسیک ماکس وبر؛ «اخلاق پروتستان و روح سرمایه داری» ارائه داده است. ارائه خلاصه ای از کتابی که جزو شناخته شده ترین و رایج ترین کتاب ها در حوزه جامعه شناسی و مطالعات دین است و ترجمه های چندی نیز از آن در ایران وجود دارد در انتهای کتاب «دین و سبک زندگی» غیرمنطقی به نظر می رسد.
همچنین پیوست چهارم کتاب که به تشریح چگونگی توزیع پرسشنامه در بین شرکت کنندگان جلسات مذهبی می پردازد نیز زاید به نظر می رسد، شرح نامه نگاری ها و رایزنی های خصوصی ای که محقق با ادارات و متولیان جلسات مذهبی انجام داده تناسبی محتوای کتاب ندارد، بهتر بود که این دو پیوست به کتاب افزوده نمی شدند.
دو پیوست دیگر که شامل پرسشنامه و پیشینه تحقیق در ایران می شود حاوی نکات مفیدی است و سبب راهنمایی محققانی می شود که قصد پژوهش درباره ی چنین موضوعاتی دارند.
دیگر ضعف کتاب ساختار محتوایی و روشی آن است؛ به جهت اینکه کتاب حاصل رساله دکترای نویسنده است ساختار آن بیشتر مشابه پایان نامه های دانشگاهی است تا کتابی که مخاطبان آن عموم مردم هستند. شیوه تحقیقی و نگارشی کتاب و چیدمان مطالب آن عیناً همانند پایان نامه های دانشگاهی است و کمتر ساختاری کتاب گونه دارد. این امر باعث می شود که بسیاری از مطالب کتاب برای خوانندگان غیردانشگاهی نامفهوم و فاقد جذابیت باشد. جا داشت که نویسنده به هنگام چاپ رساله اش به صورت کتاب تغییراتی در آن اعمال می کرد.