رویكردهای مختلف در پیشینهشناسی
انواع متعارف مرور نوشتارها و پیشینه تحقیق و سپس نوع تشریح آنها به این شرح است:
1. تهیه پیشینه تحقیق با رویكرد توصیفی: در این حال پژوهشگر، در پی توصیف آنچه درباره موضوع نگاشته یا تحقیق شده، برمیآید و پس از مقدمهای كوتاه كافی است هر یك از متون یا پژوهشهای مرتبط را به صورت جداگانه و بر اساس روشی مشخص مانند ترتیب زمانی انتشار، توصیف كند. توصیف پژوهشها شامل زمینه موضوعی، روش تحقیق و یافتههای مربوط است.
2. تهیه پیشینه تحقیق با رویكرد تحلیلی: مرور تحلیلی با دیدگاه عملیتر و برای شناسایی دقیقتر پژوهشهای موجود و آگاهی از برخی جنبههای آنها، استفاده میشود. در این رویكرد، نه تنها موضوع، روش و یافتهها، بلكه جزئیات بیشتری از هر متن،یعنی هدف، جامعه تحقیق، حجم نمونه، روش تحقیق، آزمونهای آماری نتایج تحقیق و نیز ارتباط آن با سایر آثار و پژوهش در دست انجام، تجزیه و تحلیل میشود. این مسیر با نظمی خاص همراه با تحلیل در مقایسه با كار دیگران انجام میشود.
3. تهیه پیشینه تحقیق با رویكرد انتقادی: این رویكرد، مكمل رویكرد تحلیلی است و در آن افزون بر رعایت مطالب قبلی، باید با توجه به هدف پژوهش در دست انجام، نقاط قوت و ضعف آثار را بررسی كند و در پیپاسخ این سؤالات باشد:
1. آیا روش پژوهش یا جامعه آمارییا ابزار گردآوری اطلاعات با فرضیهها و سؤالات همخوانی دارد؟
2. آیا یافتهها بر اساس تجزیه و تحلیل درستی، به دست آمده است؟
3. آیا در پژوهشهای بررسیشده،سوگیری خاصی اعمال نشده است؟
4. آیا روش به كار گرفته شده و نتایج پژوهش، قابل تعمیم است؟
5.جایگاه و تأثیر پژوهشهای پیشین بر مسئله مورد بررسی تا چه اندازه است؟
11. تهیه و تدوین مرور نوشتار و پیشینه پژوهش
تهیه و تدوین مرور نوشتارها و پیشینه تحقیق، همچون هر فعالیت روشمند و منسجمی به چارچوب و برنامهای مشخص نیاز دارد كه به این شكل است:
مرحله اول:مشخص كردن گستره مرور است:بدیهی است حجم و عمق مرور نوشتارها برای هر یك از انواع پژوهش، متفاوت است. اتخاذ رویكرد توصیفی، تحلیلییا انتقادی بر گستره مرور منابع تأثیر دارد.همچنین نوع پایاننامه دكترا، ارشد و كارشناسی، هر كدام به سطح و عمق خاصی نیاز دارند.
مرحله دوم:شناسایی منابع مورد بررسی:این كار برایشناخت منابع تازه انتشار یافته، بسیار مهم است.در زمینه موضوع مورد نظر، تا چه اندازه لازم است، منابع بررسیشوند و راه شناسایی منابع چگونه است؟ شاید بتوان راههای دریافت منابع را به این شرح معرفی كرد:
الف) مراجعه به منابع مقدماتی، مانند دایرةالمعارفها و فرهنگهای تشریحی به منظور آشنایی با مفاهیم اصلی و جنبهها و ابعاد گوناگون موضوع پژوهش؛
ب) مراجعه به پایگاههای اطلاعاتی؛ این مرحله بسیار لازم و ضروری است، چون به پژوهشگر در صرفهجویی انرژی و وقت كمك بسیار میكند. امروزه به علت حجم زیاد انتشارات، امكان دیدن منابع تخصصی،آن هم یك به یك در كتابخانههای گوناگون وجود ندارد. در این زمینه بهتر است منابعیرا بیابیم كه منعكسكننده نوشتارها و آثار پژوهشی پیشین است تا كمك بهتری صورت گیرد.
ج) مراجعه به فهرست كتابخانهها، چه به صورت برگردان یا رایانهای از ابزارهای مهم براییافتن كتابهای مورد نیاز است.در این فهرستها میتوان از طریق نام نویسندگان، مترجمان، عنوان و موضوع جستوجو كرد.
د) مراجعه به موتورهای كاوش اینترنت، از طریق جستوجوی موضوع یا عبارت مورد نظر؛ شواهد نشان میدهد كه استفاده از موتورهای كاوش مانند Google,Altavista,yahoo،روز به روز در حال افزایش است.
ه) دروازههای اطلاعاتی در اینترنت؛ در واقع،این دروازهها سایتهایی هستند كه منابع اینترنتیرا در زمینهای خاص، شناسایی و به شكل سازمان یافته، معرفی میكنند.از طریق این دروازهها میتوان به مقالهها، مجلهها، كتابها، پایاننامهها، طرحهای پژوهش و مانند آن مراجعه كرد. برای مثال، سایت كتابخانه مركزی دانشگاه فردوسی مشهد، دروازهای اطلاعاتی برایاستادان و دانشجویان در حوزههای علمی و آموزشی به حساب میآید.
و) مراجعه به سایت انجمنهای علمی و مراكز پژوهشی؛ از دیرباز این سایتها جزو مهمترین نهادهای تولید دانش بودهاند.در حال حاضر نیز سایت اینترنتی آنها از منابع علمی و پژوهش معتبر است مانند سایت انجمن روانشناسی[2]یا كتابداران امریكا.
مرحله سوم:شناسایی منابع پژوهش مرتبط
این نوع منابع (پایاننامهها، گزارشهای پژوهشی، مقالههای پژوهشی) از منابع اصلی برای نگارش پیشینه پژوهش به شمار میآیند؛ زیرا پژوهشگر بنیاد كارش را بر آنها قرار میدهد و پرسشها یا فرضیههای تحقیق خود را با توجه به یافتهها و نتایج آنها بنا مینهد. استفاده از این منابع، به مواد اطلاعاتی(مأخذشناس) نیاز دارد. در این بخش از پایاننامهها یا گزارش طرحهای پژوهشییا مقالهایاستفاده میشود كه مبتنی بر پژوهش و مستخرج از پایاننامههاست.همچنین برای نگارش پیشینه پژوهش از این منابع نیز استفاده میشود:
الف)مقالههای مروری
این مقالهها ارزیابی و نقد متون موجود در حوزه یا موضوعی خاص است. مقالههای مروری، بهترین منابع برای شناساییدیگر متون اصلی و نیز صاحبنظران حوزهای خاص هستند.
ب)مقالههای همایشها
بیشتر مقالههای همایشها به دلیل روزآمد بودن و پژوهشمداری در تبادل اطلاعات اهمیت بسیاریدارند. از این رو، مقالات مرتبط را باید مرور كرد.
ج)مقالههای توصیفی تحلیلی
این مقالهها، موضوع یا نظریه خاصی را تشریح و در بعضی موارد تحلیل میكنند كه از آنها میتوان برای شناسایی گستره موضوع و جنبههای فرعی آن (موضوعهای مرتبط) استفاده كرد. از جمله این منابع، مقالههای دایرةالمعارفی است كه نویسندگانش افراد معتبر هستند و به صورت جامع از محتوای غنی برخوردارند.
د)كتاب
به علت جامعیت كتابها از آنها نیز استفاده میشود،ولیبیشتر برای آغاز مطالعه و پی بردن به تاریخچه، مبانی و نظریههای مطرح درباره همان موضوع خاص است. این كتابها به ویژه كتابهای درسی در مقایسه با مجلهها، كمتر روزآمد هستند.
ه) مطالب مروری
مانند نتایج پیشرفتها یا مرورهای سالانه میتوانند در شناسایی مسائل جدید و یافتههای مهم به كمك پژوهشگر بیایند.
و)منابع مرجع
در دسترسی به اطلاعات و دانش نقش مهمیدارند. علاوه بر دایرةالمعارفها از منابع آماری مانند سالنامهها و سرشماریها، زندگینامهها، واژهنامهها و فرهنگنامهها و مانند آن استفاده میكنند.البته برخی حوزههای علوم، منابع مرجع تخصصی دارند.
ز)روزنامهها
به شكل بسیار محدود از آن استفاده میشود؛ چون اطلاعات مندرج در آنها پژوهشمدار نیست و بیشتر خبری و گزارشگونه است؛ اما برای كسب اطلاعات آماری، رویدادی و خبری میتوان به آنها مراجعه كرد.
ح)انتشارات دولتی و سازمانی
این منابع، اطلاعات روزآمد، موثق و واقعی از عملكرد خود ارائه میدهند. البته این منابع، محدود و گاهی درونسازمانی است كه باید با مكاتبات آن را به دست آورد.
مرحله چهارم:مطالعه و تحلیل منابع
بیتردید منابعی كه انتخاب شدهاند، بهتر است چنانچه چكیده دارند، به شكل هدفمند مثلاً آشنایی با روش، جامعه پژوهش، ابزار گردآوری اطلاعات، یافته و نتایج به صورت مروری مورد مطالعه قرار گیرند.
مرحله پنجم:یادداشتبرداری از مطالب مطالعه شده
به منظور استفاده بعدی از منابع مطالعه، لازم است نكات قابل توجه روی برگهها یا كارت مخصوص یادداشت شود تا سازماندهیو استفادههای بعد تسهیل گردد، مانند تقسیم به موضوعات كلی ـ فرعی و حتی فرعیتر.همچنین در نوع برداشت: مستقیم، تلخیص، مضمون و مانند آن دقت شود.
مرحله ششم:مشخص ساختن ساختار مرور نوشتارها و پیشینه پژوهش
اگر این ساختاربندیموضوعی باشد، بهتر است؛ زیرا پژوهشگر را با گستره موضوع آشنا میسازد و نیز بحثها و مقولههای تخصصی را تحلیل میكند، استفاده از چنین ساختاری نشان میدهد كه پژوهشگر چقدر تخصص داشته و چه مقدار از متون را تحت پژوهش قرار داده است.
مرحله هفتم:نگارش مرور پیشینه با استفاده از سبك نگارش مناسب
پس از مشخص كردن ساختار و فراهم ساختن محتوای پیشینه تحقیق، پژوهشگر با استفاده از زبان و سبك نگارش مناسب (نگارش علمی) تلاش میكند نتیجه مطالعاتش را به خواننده انتقال دهد. رعایت نقطهگذاری مناسب برای ایجاد انسجام و روانی متن، مهم است.
مرحله هشتم: بازنگری در متن تدوین شده و استنتاج پایانی
این مرحله اجتنابناپذیر است و به ویژه پژوهشگران تازهكار به بازخوانی و بازنگرینیاز دارند تا هرگونه كاستی از جنبه خوانایی(واژگان و دستور) در آن برطرف شود.
مرحله نهم:تدوین منابع و مأخذ
پس از بازنگری متن نهایی، نوبت به تدوین فهرست منابع ومأخذبر اساس شیوهای استاندارد میرسد كه بر اساس راهنماها و دستنامههایی كه شیوه آسان و استاندارد را میآموزند، میتوان عمل كرد.
12. برخی اشتباهات رایج در رهگذر پیشینهشناسی
1. تلاش برای مطالعه همه چیز، نه لازم و نه به لحاظ زمانی ممكن است.
2. مطالعه بدون نوشتن. برخی پژوهشگران ابتدا همه منابع را شناسایی، مطالعه و سپس به نوشتن میپردازند كه از نظر تمركز بعدی و فراموشی مطالب، مشكلساز میشود و دوبارهكاری پیش میآید.
3. عدم یادداشتبرداری از اندیشههای خود، هنگام مطالعه، بررسی اطلاعات، مقایسه نظرات دیگران و تجزیه و تحلیل آنها، گاهی اندیشههایی به ذهن پژوهشگر خطور میكند كه هر چند ابتدایی است ولی باید یادداشت شود تا در آینده روی این جرقههای ذهنی، فعالیت علمی صورت پذیرد.
4. ننوشتن اطلاعات كتابشناسی منابع ومأخذمورد استفاده، لازم است پژوهشگران پس از استفاده از هر منبعی، بلافاصله به شیوهای استاندارد اطلاعات كتابشناسی آن را یادداشت كنند.
5. تهیه نكردن رئوس مطالب گزارش پژوهش در گامهای اول. پس از گردآوری منابع و بررسی و تحلیل آنها (مرحله چهارم)، میتوان رئوس مطالب را آماده كرد. بیتردید رئوس تفصیلی مطالب تا آخر كار ممكن است دستخوش تغییر قرار گیرد ولی رئوس كلی كار باید در همان زمان، طراحی و نوشته شود. (پریرخ،1384، ص42 ـ 27)
[1]. حالتي كه فرد را از رسيدن به هدفي كه به آن نزديك شده است، باز دارد.
[2]. American psychological Association (www.apa.org)
American Library Association (www.ala.org)