مفاهیم،چهارچوب،فرضیه و پیشینه شناسی تحقیق
یكی از مهمترین نمادها در زبان، در زمینه پژوهش علمی است. علم برای تشریح دنیای تجربی با تشكیل مفاهیم آغاز میشود و هر پژوهشگر به منظور درك روابط موجود بین دادههای خود ناگزیر به كاربرد آنهاست. (خاكی،1386، ص34)
در حقیقت، مفاهیم بلوكهایی هستند كه ساختمان نظریه به وسیله آنها ساخته میشود. در مفاهیم باید ملاكهایی چون اهمیت و اعتبار تجربی، سودمندی، ثبات درونی، عملیات ریاضی و قابلیت تبدیل شدن به كمیت و سادگی، رعایت شود.
1. تعریف مفهوم
باید دانست كه تعریف مفهوم، انتزاع یا برداشتی است كه ما از یك شئ، پدیده، ویژگییا به طور كلی امری میكنیم و آن را در قالب واژه یا اصطلاحی بیان میكنیم. مفاهیم، اصطلاحهای مجردی هستند كه برای توصیف یا فهماندن تجربه یا منظور كاربران به كار میروند. (همان، ص214) برخی مفهومها به صورت عینی قابل مشاهده، لمس و اندازهگیری هستند و در زمان و مكان خاصی میتوان آنها را مشاهده و اندازهگیری كرد؛ به این نوع مفهومها، مفهومهای واقعییا تجربی گفته میشود؛ اما مفهومهایی وجود دارند كه از هرگونه شرایط زمانی و مكانی مستقلاند و مشاهده و سنجش آنها دشوار و گاه ناممكن است؛ نظیر عاطفه، وطن، ارتباط و نظایر اینها؛ به این نوع مفهومها، مفهومهای مجرد یا نظری گفته میشود. (بیابانگرد،1382، ص215)
2. رعایت ملاكها در مفاهیم نظری
در حقیقت، مفاهیم یك دورنماو راهی برای مشاهده پدیدههای تجربی از طریق مفهومسازی است. مفهوم یك پدیده نیست، بلكه نمادی از یك پدیده است.در هر تئوری مفاهیم از حساسترین و مهمترین عناصر هستند؛ زیرا شكل و محتوای آنها را تعریف میكنند. (هومن،1373، ص90 ـ 89)
برایانتخاب مفاهیم باید ملاكهای زیر را در نظر داشته باشیم:
1. اهمیت و اعتبار تجربی: منظور این است كه هر یك از مفاهیم نظری باید پژوهشگر را به یك یا چند مفهوم تجربی راهنمایی كند؛ چون مفاهیم نظری مستقیماً قابل مشاهده و اندازهگیری نیستند و از طریق مشاهده و اندازهگیرییك یا چند مفهوم تجربی، آزمون میشوند؛
2. سودمندی یا اثربخشی: منظور تعداد ارتباطهایی است كه یك مفهوم میتواند با مفاهیم دیگر داشته باشد. مفاهیم مطلوب باید توان ارتباط با مفاهیم زیادی را داشته باشد تا امكان آزمون تجربی این ارتباطها به مشاهده بیشتری منجر شود؛
3. ثبات درونی: در توضیح مفاهیم نظری نباید تناقض درونی وجود داشته باشد؛ نه در معنای مفاهیم و نه در توضیح آنها؛
4. عملیات ریاضی: اینكه مفهوم قابلیت تبدیل شدن به كمیت را داشته باشد و پژوهشگر بتواند در توضیح آن از نمادهای ریاضی استفاده كند؛
5. سادگی: توضیح مفهوم نزد افراد، متفاوت است. (خاكی،1386، ص38 ـ 36) برای فهم مشترك، سادهسازی مفهوم اهمیت دارد.بنابراین، باید سعی شود مفهوم به آسانی قابل فهم باشد و بهرهگیران در معنای آن توافق داشته باشند.