صدای آشنای حرم …
وقتی که دلت خیلی برای حرم تنگ می شود؛ وقتی که دوری راه و هجوم کارهای روزمره و چندین مسئله کوچک و بزرگ مانعی میشوند میان تو و حرم، فقط دلت خوش میشود به این که یک جا آرام بگیری، چشمهایت را ببندی، از روزگار دل بکنی و خودت را در میانههای حرم بیابی…
حالا تو میمانی و نمایی از حرم. شاید دوست داشته باشی درست روبروی ضریح، توی مسجد بالا سر و هر جای دیگری از روضه منوری بایستی و همینطور اشک بریزی و حرفهای مگویت را با آقا واگو کنی. شاید اصلا جزو آنها باشی که تمام امیدشان به لحظهای ایستادن رو به روی پنجره فولاد است. شاید هم دلت بخواهد فارغ از همه اینها، وسط صحن گوهرشاد، رو به تلالو طلایی گنبد زیارتنامه بخوانی و بعد هم با دو رکعت نماز، زیارتت را تکمیل کنی.
آری! حرم برای تو صدها نما از بهشت را به یادگار گذاشته که هر وقت دلت گرفت میتوانی یاد آنها کنی و مرغ دلت را به پابوس حضرت خورشید بفرستی. اما در میان این همه نما، آیا شده لحظهای هم به نوای ثبت شده از این حریم آسمانی در ذهنت بیندیشی. اصلا بیا و به این سوال جواب بده که وقتی نام حرم آقا امام رضا(ع) به میان میآید، چه صدایی در گوشات زمزمه میکند؟
درست است! تقریبا همه همین پاسخ را میدهند. نوای نقاره خانه. صوتی پر رمز و راز که سالهای سال است در جای جای این حرم طنین میاندازد و در گوش جان خیلی از زائران پر شمار آقا ثبت میشود.
امروز میخواهم برایت از نقاره خانه بگویم و نقاره زنی. از سنتی که صوت دلنشین خود را طی بیش از 5 و نیم قرن بر تارک تاریخ به یادگار گذاشته است …