ريشه انحرافات در مسيحيت
با مطالعه سرگذشت اديان الهي، حقيقتي جبران ناپذير توجه انسان را به خود جلب و ذهن انسان را به ريشه انحرافات كتب مقدس اديان مختلف هدايت مي كند و آن حقيقت اين كه پيامبران الهي كه در طول تاريخ زندگي خود با اتكال به قدرت خدا و پشتيباني هاي او در راه برپايي حكومتي توحيدي و يكپارچه زحمت كشيده اند و با هدايت ها و تعاليم حيات بخششان، با كمال محبت و دوستي، غمخوار و مددكار مردم بودند، همواره مورد اعتماد و توجه و احترام اقشار محروم و ستمديده جامعه قرار مي گرفته اند. اما رياست طلبان و سود جويان كه همواره در پي آن بودند كه افكار مردم را به دنبال خود بكشانند، با دستبرد به آنچه محبوب مردم بود، يعني متون مقدس و راهنمايي هاي انبياء (ع)، در صدد جهت دهي افكار و انديشه هاي جامعه مسيحي به سوي خود بودند كه در اين كار تا حدود زيادي موفق شده و با تحريف اين متون مقدس توانسته اند روح حقيقي كلمات نوراني به جاي مانده از انبياء (ع) را، از دسترس مردم خارج و بر آنان رياست باطل نمايند.