حرص وجوش نزدن براي معيشت
يکي از بزرگ ترين نگراني هاي زندگي، دغدغه تأمين نان و آب است. حال اين سوال به ميان
مي آيد که چگونه مي توان اين دغدغه را به آرامش تبديل کرد ؟ به بيان ديگر، چه باورمنطقي
ومعقولي مي تواند انسان را دررفع اين دغدغه ياري کند ؟
امام حسن مجتبي (ع) درحديثي چارچوب اعتقادي نحوه مواجهه با دغدغه معيشت را اين
گونه تبيين مي کنند و مي فرمايند: «لاتجاهد الطلب جهاد الغالب … نه چون پيروزمندان
درطلب دنيا بکوش ونه مانند تسليم شدگان به تقدير تکيه کن. زيرا به دنبال فضل و احسان
خدا رفتن، سنت است وحرص نزدن عفت. نه عفت، روزي را واپس مي زند ونه حرص آن
را مي افزايد؛ زيرا روزي قسمت شده و آزمندي گناه است.»
منطق اين حديث گرانبها دربرطرف کردن دغدغه رزق و روزي، آن است که انسان بايد
باور کند که روزي هرکسي مقدر ومعين شده است. بنابراين حرص وجوش خوردن
در کسب روزي، تاثيري در افزايش روزي نخواهد داشت. اما اين تقديرو تعيين روزي به
اين معنا نيست که انسان با تکيه بر باور تقديرگرايي، تنبلي پيشه کند و دست از
تلاش وکوشش بردارد زيرا به فرموده خداوند درقرآن کريم :« لَيْسَ لِلْإِنسَانِ إِلَّا مَا
سَعَى؛ براي انسان بهرهاي جز سعي و کوشش او نيست.»(نجم/39)
حال چگونه مي توان بين نگرش تقديرمعيشت و ديدگاه سعي وتلاش جمع کرد؟
پاسخ اين سوال اساسي آن است که باور تقدير معيشت، باوري درست و معقول
است و در آيات متعددي نيز به آن اشاره شده است اما سنت خدا درآفرينش آن
است که حتي هدايت وگمراهي هم به اختياروانتخاب انسان انجام مي شود.
بنابراين تقدير روزي به اين معناست که نظام خلقت براساس هندسه اي معين
و مشخص آفريده شده و راهکار رفع نيازهاي تمام موجودات درآن قرارداده شده
است. اما اين رفتارناشايست انسان هاست که موجب مي شود برخي انسان ها
از روزي محروم شوند و در مقابل، عده اي شکم سير و فربه.