قول فرمانده عراقی
باباجعفری هم از آزادگان دوران هشت سال دفاع مقدس است که چند سال را در اسارتگاههای رژیم بعث صدام سپری کرده است. او در خاطرهای از شب ۲۱ ماه رمضان روایت میکند: شب بیست و یکم ماه رمضان در غم مولایمان علی (ع) به سوگواری نشسته بودیم و بر سینه میزدیم که ناگهان دشمنان بعثی با کابل و باتوم هجوم آوردند و تک تک برادران را زدند و شکنجه کردند.
ما به نشانه اعتراض به این عمل وحشیانه دست به اعتصاب غذا زدیم. با شنیدن خبر اعتصاب غذا، فرمانده اردوگاه از ترس گسترش اعتصاب به آسایشگاه آمد و گفت: همانطور که خودتان هم میدانید اسم شما در دفتر صلیب سرخ نیست و ما شما را خیلی راحت میتوانیم بکشیم، پس دست از اعتصاب غذا بردارید.گفتیم: مرگ در دست خداست.
ما از مرگ نه تنها ترسی نداریم بلکه اگر ما را بکشید در حقیقت به آرزوی قلبیمان که شهادت است رسیدهایم.پاسخ دلیرانه اسرا سبب تعجب فرمانده عراقی شد و گفت: مگر شما علاقه ای به زندگی ندارید؟گفتیم: ما شهادت در راه خدا را برتر از زندگی میدانیم.فرمانده عراقی وقتی دید که ما در اعتصاب غذای خود تا سر حد مرگ جدی هستیم، قول داد پس از این عراقیها مانع از عزاداری و روزه گرفتن و انجام سایر فرائض دینی برادران نشوند و ما سپس اعتصاب غذا را شکستیم.