اهمیت جان و کرامت انسان در قرآن
«… وَ لاَ تَقْتُلُواْ أَنفُسَکُمْ...: .... و خودتان را مکشید…». (نساء۲۹) دستور خداوند در خصوص نگاهداشت جان انسان صریح است و این آیه تنها آیهای نیست که به اهمیت جان انسان در آن تاکید شده است. در آیه ۳۲ سوره نسا نیز این مضمون را روشن و کلیتر میبینیم، «مَن قَتَلَ نَفْسًا بِغَیْرِ نَفْسٍ أَوْ فَسَادٍ فِی الأَرْضِ فَکَأَنَّمَا قَتَلَ النَّاسَ جَمِیعًا وَمَنْ أَحْیَاهَا فَکَأَنَّمَا أَحْیَا النَّاسَ جَمِیعًا :هر کس کسى را جز به قصاص قتل یا [به کیفر] فسادى در زمین بکشد چنان است که گویى همه مردم را کشته باشد و هر کس کسى را زنده بدارد چنان است که گویى تمام مردم را زنده داشته است».
جان انسان از این رو نباید تهدید شود، زیرا خداوند آن را حرام کرده است. در آیه دیگری میخوانیم: «وَلاَ تَقْتُلُواْ النَّفْسَ الَّتِی حَرَّمَ اللّهُ إِلاَّ بِالحَقِّ وَمَن قُتِلَ مَظْلُومًا فَقَدْ جَعَلْنَا لِوَلِیِّهِ سُلْطَانًا فَلاَ یُسْرِف فِّی الْقَتْلِ إِنَّهُ کَانَ مَنْصُورًا: و نفسى را که خداوند حرام کرده است جز به حق مکشید و هر کس مظلوم کشته شود به سرپرست وى قدرتى دادهایم پس [او] نباید در قتل زیاده روى کند زیرا او [از طرف شرع] یارى شده است». (اسرا، ۳۳)
در آیات دیگری کشتن انسانها به غیر حق نفی شده است، از این رو میتوان نتیجه گرفت جان و حیات انسانی از حرمت برخوردار است.
اما کشتن انسانها در جهان سنتی از طرف انسان بود و طبیعت جز در هنگام طغیان کسی را نمیکشت. در جهان سنتی، حیات انسانها نباید دستخوش قتل و یا تعرض قرار گیرد و این امر توسط دولت حمایت میشود. فقه اسلامی در منبع قانون عهدهدار حفظ جان انسانها بوده و قتل جرمانگاری شده است. به نظر میرسد پس از صنعتی شدن، کشتن انواع دیگری یافته باشد، اما این مساله در نظر گرفته نشده است که قتل انسان ممکن است نه با نیت سود آنی بلکه با انکار اهمیت و گرفتن جان انسانها با نیت سود بیشتر صورت گرفته باشد. اما آیا میتوان بر اساس این آیه از قرآن، تکاپوی صنعتی را که جان انسانهای بیگناه را در معرض نابودی قرار داده است مصداق مخالفت انسان در قتل دانست و در واقع جان انسان در تکاپوی صنعتی شدن نگرانیی قرآنی نیست؟