الف) رویكرد مشكلگرا
ویژگی مهم فرد مشكلگرا نداشتن هدف و برنامه در زندگی است. در مقابل، انسان هدفدار، حركت در مسیری روشن به سوی هدفی روشن را در پیش میگیرد كه اراده عبور از موانع را در جان آدمی پایدار و مستحكم میسازد به گونهای كه تا انتهای راه به هدف خود متعهد میماند و هر روز گامی شوقمندانه به سوی آن برمیدارد.
فرد مشكلگرا، ذهنی پریشان دارد كه در درازنای گذشتههای منفی و آیندههای نایابندهِ خیالی از رمق افتاده و زیر آوار افكار بیسرانجام قادر به اداره زمان حال نیست. او در آغاز نویسندگی وقتی به ادامه این مسیر میاندیشد، ذهن و دل بیهدف خود را بر مشكلات و موانع موجود در راه نویسندگی متمركز میكند. در نتیجه، خود را در محاصره مشكلات و مسائلی ـ به پندار خود ـ حلناشدنی میبیند كه انگیزهای برای عبور از آنها در خود نمییابد. او خود را كوچك و ضعیف و ناتوان تصور میكند. برای همین است كه موانع و سختیها، در نظر او بزرگ و بزرگتر از آنچه هست، جلوه میكند و با تعجب و شگفتی از خود میپرسد كه نویسندگان بزرگ، چگونه به قلههای موفقیت رسیدهاند. او پیمودن این راه را ناممكن میداند و به خود القا میكند كه جدیت و كوشایی نافرجام است و دچار ایستایی و توقف و بیانگیزگی میشود. او از گذشتهها عبرت نمیگیرد و برای آینده برنامهریزی نمیكند و درصدد برطرف كردن مشكلات طبیعی نویسندگی برنمیآید. این نگرش، قدرت ابتكار عمل را از آدمی میگیرد و او را زمینگیر میسازد.