توصیف امام رضا(ع) از حضرت معصومه(س)
زمانی که امام رضا(ع) 25 سال از عمر خود را پشت سر گذاشته بود، در روز اول ذیقعده سال 173 هجری حضرت معصومه در مدینه به دنیا آمد. عشق و علاقه امام رضا(ع) به خواهرش همواره در کلامشان دیده میشد تا جایی که پس از آنکه مامون عباسی در سال 200 هجری قمری، با نامهها و پیامهای بسیار، حضرت رضا(ع) را به خراسان دعوت کرد، امام هشتم نامهای خطاب به خواهر گرامیاش، حضرت فاطمه معصومه(س)نوشت و آن را به دست یکی از غلامانش به مدینه فرستاد. غلام خود را به مدینه رساند و نامه امام(ع) را به حضرت معصومه(س)داد. آن حضرت پس از خواندن نامه برادر، خود را آماده سفر کرد. حضرت فاطمه معصومه پس از یک سال تحمل دوری، برای دیدار حضرت رضا(ع) در سال 201 هجری قمری از مدینه به همراه تنی چند از برادران و برادرزادگان خویش خارج شد
هنگامی که ایشان شهر مدینه را به قصد دیدار برادر در خراسان ترک کرد و به شهر ساوه رسید، بیمار شد. وقتی خبر ورود آن بانوی والا به آل سعد رسید، همگی به اتفاق به استقبال رفتند تا ایشان را به قم دعوت کنند. در میان آنها، موسی بن خزرج به کاروان حضرت معصومه(س)رسید و زمام شتر آن حضرت را گرفت و به طرف قم آورد. روز 23 ربیع الاول سال 201 هجری قمری، کجاوه حضرت فاطمه معصومه(س)در میان شور و هیجان مردم قم به این سرزمین وارد شد. موسی بن خزرج، آن حضرت را در منزل خود جای داد و با کمال افتخار از آن بانو پذیرایی کرد. البته ایشان تنها هفده روز در قید حیات بود و سپس دیده از جهان فرو بست.
در تاریخ آمده است که وقتی پیکر مطهر حضرت معصومه(س)آماده شد، قمیها در مورد اینکه چه کسی وارد قبر شود، به بحث و مشورت پرداختند. ناگاه از طرف صحرا دو سوار نقابدار پیدا شدند. همین که نزدیک رسیدند، از مرکب خود پیاده شدند و بر جنازه حضرت نماز گزاردند. سپس داخل سرداب شدند و جنازه را دفن کردند. آن گاه بیرون آمدند و رفتند و کسی نفهمید آنها چه کسانی بودند. سپس موسی بن خزرج، سایبانی بر سر قبر برافراشت تا هنگامی که حضرت زینب، دختر امام جواد(ع) وارد قم شد و گنبدی بر فراز آن مزار پاک بنا کرد.
درباره فضیلت زیارت حضرت معصومه(س)، روایات فراوانی از پیشوایان معصوم رسیده است. از جمله هنگامی که یکی از محدثان به قم به نام سعد به محضر امام رضا(ع) شرفیاب شد، حضرت خطاب به او فرمود: ای سعد! از ما نزد شما قبری است. سعد گفت: فدایت شوم! آیا قبر فاطمه دختر موسی بن جعفر را میفرمایید؟ امام پاسخ داد: آری، هر کس او را زیارت کند، در حالی که به حق او آگاه باشد، بهشت از آنِ اوست.
در روزهای آینده ممکن است افرادی را در خیابان ببینید که گوشی به دست، حرکات عجیب و غریبی انجام می دهند، اما نگران نباشید. این افراد مشغول جدیدترین شاهکار شرکت نینتندو هستند: پوکمون گو. ایده جدیدترین بازی پوکمون ها بسیار جالب و متفاوت است: برای موفقیت باید از جای خود برخاسته و در شهر سفر کنید!
پوکمون دقیقا چیست؟
اگر با پوکمون آشنا نیستید لازم است توضیح کوتاهی در مورد آنها به شما بدهیم. پوکمون نخستین بار توسط شرکت نینتندو برای کنسول دستی Game Boy منتشر شد. پوکمون ها موجوداتی عجیب و غریب شبیه به حشرات هستند که شما باید آنها را شکار و تقویت شان کنید. سپس می توانید این حشرات را رودرروی یکدیگر قرار دهید تا با یکدیگر نبرد کنند. چیزی تقریبا مشابه با بازی محلی خروس جنگی. تا به حال بیش از ٥٠ نسخه مختلف از این سری بازی برای کنسول های مختلف ساخته شده است. پوکمون ها در دنیا محبوبیت زیادی دارند، بهگونه ای که از جهان بازی نیز فراتر رفته و انیمه، مانگا و سایر ملحقات این سری نیز موفقیت های بسیاری را کسب کرده اند.
پوکمون گو، شاهکاری جدیددر بازی های موبایلی
پوکمون گو نیز مانند سایر بازی های سری پوکمون بر پایه ایده به دام انداختن پوکمون ها، تقویت آنها و مبارزه به کمک آنها ساخته شده است. اما تفاوت جایی آغاز می شود که برای به دام انداختن این موجودات باید فعالیت بدنی داشته باشید! درواقع پوکمون های این بازی داخل دنیای واقعی پنهان شده اند.
برای اجرای این بازی که بر پایه واقعیت افزوده کار می کند، نیاز دارید حتما GPS شما روشن باشد. روی صفحه اصلی بازی کاراکتر خود را در محلی که هستید و روی نقشه مشاهده می کنید. باید حرکت کرده و هر لحظه حواس تان را جمع کنید، نکند که پوکمونی در کنار شما باشد و از آن غافل شده باشید! بازی شما را راهنمایی می کند که در چه مسیری باید حرکت کنید که به یک پوکمون برسید. هنگامی که به یک پوکمون نزدیک می شوید، گوشی شما شروع به لرزیدن می کند. حال باید با دوربین گوشی خود اطراف را نگاه کنید تا یکی از این موجودات را پیدا کنید. پس از اینکه پوکمون مورد نظرتان را دیدید، باید به کمک توپ مخصوص به دام انداختن پوکمون موسوم به Poké Ball آن را به دام بیندازید. توجه کنید که پوکمون موردنظر منتظر نمی شود شما با پرتاب توپ او را گیر بیندازید. اگر در پرتاب توپ دقت نکنید ممکن است پوکمون را فراری دهید! در ضمن توجه داشته باشید هنگامی که گوشی تان به نشانه نزدیک بودن به پوکمون شروع به لرزیدن می کند، به آن معنا نیست که شکار در دو سه قدمی شماست! ممکن است مجبور باشید چند صد متر را گوشی به دست اسکن کنید تا یکی از این موجودات را بیابید.
عکس جستجوی پوکمون گو Pokemon Go در خیابان
تحلیل بازی پوکیمون گو از نگاه دکتر علی اصغر محکی، استاد دانشگاه
الگوی بازی این است که شرکت برای بعضی مکان ها آواتار مجازی تعریف میکند و مثلا وقتی کاربر میرود به خیابان سهروردی دم فلان کافیشاپ، توی دوربین موبایلش که روی این بازی تنظیم شده، چند تا “پوکیمون” شکار میکند و امتیاز میگیرد. بنابراین منبعد علاوه بر کلی موبایل به دست که مثل دیوانه ها سلفی میگیرن یا تو تلگرام غرق هستند، زامبیهایی را خواهیم دید که دوربین را گرفته اند به سمت ما و در حالی که به ریش بیخبری ما میخندند و دارند پوکیمونی را که جلوی ما نشسته (و ما نمیبینیم) را شکار میکنند، اجازه میدهند تا ما هم به ریش جنونشون بخندیم!
این ایده خلاقانه برای شرکت سازنده اش این مزیت را دارد که در ازای گرفتن پول خوب از فلان مرکز تجاری یا فروشگاه (که دنبال مشتری و اجتماع آدمها هستند)، در حوالی آن نقطه، کلی حیوونک پوکیمون طراحی کنند و حتی به منزوی ترین نقاط آدم بفرستند! (موارد قتل و سرقت از طریق کشاندن کاربرها به نقاط خلوت هم گزارش شده و پلیس کشورهای دیگر در این خصوص به کاربران هشدار داده اند).
چیزی که در مورد این بازی می تواند تامل برانگیز باشد، این است که در حالی که خیلی کشورها قدرت استحصال ثروت از داشتههای موجود را ندارند، یه شرکت از « هیچ»، ثروت میسازد تا ثابت کند منابع انسانی خلاق، به مراتب از منابع فسیلی و معدنی باارزش ترند.
نکته قابل تامل دیگر، گسترده تر شدن قدرت بازی دادن دنیای مجازی است. یعنی اگر تا به حال، فیسبوک و توییتر و اینستاگرام فقط وقت و تمرکز ما را در اختیار داشتند و مدیریت میکردند، حالا این بازی انتخاب و تعیین موقعیت مطلوب جغرافیایی کاربران را هم در اختیار دارد!
الف) آسیب های جسمانی:
به دلیل خیره شدن مداوم به صحنه نمایش رایانه، چشمان فرد به شدت تحت فشار نور قرار می گیرد و دچار عوارض می گردد. مشاهدات نشان می دهد که نوجوانان چنان غرق بازی می شوند که توجه نمی کنند تا چه حد از لحاظ بینایی و ذهنی بر خود فشار می آورند. به دلیل اینکه کودک در یک وضعیت ثابت تا ساعت ها می نشیند، ستون فقرات و استخوان بندی او دچار مشکل می شود. همچنین احساس سوزش و سفت شدن گردن، کتف ها و مچ دست از دگر عوارض کار نسبتا ثابت و طولانی مدت با رایانه است. پوست در معرض مداوم اشعه هایی قرار می گیرد که از صفحه رایانه پخش می شود. ایجاد تهوع و سرگیجه خصوصا در کودکان و نوجوانانی که زمینه صرع دارند، از دگر عوارض بازی های رایانه ای است.
ب) آسیب های روانی شامل:
1ـ کاهش روابط خانوادگی؛
با توجه به اینکه زندگی در کشور ما نیز به طرف ماشینی شدن پیش می رود و در بعضی خانواده ها زن و مرد شاغل هستند و یا بعضی از مردان بیش از یک شغل دارند خود به خود روابط عاطفی و در کنار هم بودن خانواده کمتر شده و عده زیادی از این وضع و وجود تلویزیون به عنوان جعبه جادویی که باعث سرد شدن روابط خانوادگی شده ناراضی هستند و حالا نیز جعبه جادویی دیگری با جاذبه سحرآمیزتری به نام رایانه اضافه بر این وضعیت شده و مشکلات را دوچندان کرده است.
2ـ تقویت حس پرخاشگری؛
مهم ترین مشخصه بازی های رایانه ای حالت جنگی اکثر آنها می باشد و اینکه فرد باید برای رسیدن به مرحله بعدی بازی با نیروهای به اصطلاح دشمن بجنگد، استمرار چنین بازی هایی کودک را پرخاشگر و ستیزه جو بار می آورد.
خشونت مهم ترین معرکه ای است که در طراحی جدیدترین و جذاب ترین بازی های کامپیوتری به حد افراط از آن استفاده می شود، چهره های معروف هالیود که در فرهنگ ما انسان ها ضد ارزش و غیر اخلاقی هستند، در این بازی ها به صورت قهرمان های شکست ناپذیر جلوه نمایی می کنند.
3ـ افت تحصیلی؛
به دلیل جاذبه ای که این بازی ها دارد، بچه ها وقت و انرژی زیادی را صرف بازی با آن می کنند، حتی بعضی از کودکان صبح، زودتر از وقت معمول بیدار می شوند تا قبل از مدرسه رفتن کمی بازی کنند و وقت های تلف شده را هم بدین صورت جبران می کنند.
4ـ گوشه گیری و منزوی بودن؛
کودکانی که به طور مداوم با این بازی ها درگیرند درونگرا می شوند، در جامعه، منزوی و در برقراری ارتباط با دیگران ناتوان می گردند. روحیه انزواطلبی باعث می شود که کودک از گروه همسالان جدا شود که این خود سرآغازی برای بروز ناهنجاری دیگر است.
5ـ کندی ذهن؛
در این بازی ها به دلیل این که کودک و نوجوان با ساختنی ها و برنامه های دیگران به بازی می پردازد و کمتر قدرت دخل و تصرف در آنها پیدا می کند اعتماد به نفس او در برابر ساختنی ها و پیشرفت دیگران متزلزل می شود. تصور بیشتر خانواده ها این است که در بازی های رایانه ای فرد در بازی مداخله فکری مداوم دارد اما این مداخله فکری نیست بلکه این بازی ها سلول های مغزی را گول می زنند و از نظر حرکتی نیز فقط چند انگشت کودک را حرکت می دهند. ما هرچه در این مسیر حرکت کنیم و بازی ها را گسترش دهیم، انسان هایی را تحویل جامعه خواهیم داد که سرخورده، افسرده، غیر متحرک و غیر سازنده هستند و خوداتکایی آنها بسیار کم خواهد بود و ابتکار عمل نخواهند داشت. در حالی که برای جامعه، نیاز به انسان هایی خلاق، مبتکر و متفکر داریم.
راهکارهای پیشنهادی:
اگر چنانچه قرار است از بازی های کامپیوتری استفاده شود، بهتر است بازی های تصویری خلاق که کودکان باید به وسیله آنها، معماهایی را حل کنند، بیش از بازی های دیگر مورد توجه قرار گیرند. بازی دسته جمعی کودکان، با ابزارهای تصویری کمتر مسئله ساز است، این اسباب بازی ها، زمانی مخرب خواهند بود که کودک به تنهایی برای ساعات طولانی، غرق بازی شود. والدین وقت بیشتری را به کودک و نوجوان خویش اختصاص بدهند. هر قدر وقت گذاری و ارتباط صحیح بین والدین و فرزندان بیشتر باشد زمینه چنین بازی هایی کمتر فراهم می شود، در غیر این صورت مقصر اصلی والدینی هستند که فرزندان خود را برای ساعات طولانی در مقابل تلویزیون، کامپیوتر، ویدئو، گیم، یا فیلم های ویدئویی رها می کنند.
بهتر است که والدین همراه فرزندان خود بعضی از روزها به گردش بروند و در طبیعت به بازی های مورد علاقه آنها بپردازند تا انرژی عصبی و روانی آنان تخلیه شده و توجه آنها از بازی های رایانه ای منصرف شود، بهتر است با استدلال و منطق آسیب هایی را که کامپیوتر به کودکان و نوجوانان وارد می آورد متذکر شوند.
نقش بازی های رایانه ای
این پدیده جدید دانش بشری تقریبا در همه شئون زندگی انسان راه یافته است و مانند دیگر ساخته های دست بشر، دو رو دارد. یک روی آن استفاده صحیح در کارها و کمک به رشد و سعادت انسان است. روی دیگر آن استفاده غلط است که معمولاً در غیر موارد علمی و شغلی از آن استفاده می شود. آنچه بیشتر کودکان و نوجوانان را شیفته خود می کند بازی های رایانه ای است. پیشرفت کیفیتی این بازی ها به فاصله کوتاهی در ایران رواج یافته و بازار اسباب بازی و لوازم سمعی و بصری را به تسخیر خود درآورده است.
عاملی که بر تعداد طرفداران این بازی ها افزوده، قیمت مناسب آنها برای مصرف کننده است علاوه بر این چون کودکان و نوجوانان خود اجرا می کنند و در بطن بازی هستند برای آنها بسیار جذاب است. این بازی ها با استفاده از تصاویر پرتحرک و صداهای مهیج دنیایی از هیجان را به این انسان های تشنه جنب و جوش ارزانی می کند و همین جاذبه روح و جسم آنان را مطیع خود می سازد و به عالمی از تخیلات می برد که خود را محور و قهرمان اصلی ماجرا می پندارند.
بطور کلی می توان مزایای بازی های رایانه ای را اینگونه خلاصه کرد:
1ـ باعث هماهنگی چشم و دست و پرورش عضلات ظریف کودک می شود.
2ـ به کودکان کمک می کند تا مهارت هایی را تمرین کند.
3ـ یادگیری را آسان و توجه بچه ها را جلب می کند.
4ـ مفاهیم و مبانی ریاضیات را با کمک شکل های کودکانه آموزش می دهد.
5 ـ با رایانه هر چند بار که بخواهد، می تواند موضوعی را ببیند و مرور کند.
6ـ کودک بدون کثیف کردن لباس ها و اطراف می تواند به راحتی نقاشی بکشد و رنگ ها را عوض کند. مثلاً اگر از رنگ سبز لباس نقاشی اش خوشش نیامد به رایانه می گوید رنگ قرمز کن و رنگ قرمز رضایت او را فراهم نکرد رنگ آبی و غیره.
7ـ رایانه برنامه های متنوعی دارد که به کودکان امکان می دهد تا نقاشی ها یا داستان هایی را خلق کنند و یا بازی هایی هستند که آنها را به تاریخ یا جغرافیا علاقمند می کند.
8 ـ بازی های رایانه ای بچه ها را وارد دنیایی می کنند که کنترلش در دست آنهاست و به همین دلیل آنها از این بازی ها لذت می برند.
بسم الله الرحمن الرحیم
حوزه مطهری برای سال تحصیلی 95-96 اقدام به جذب وپذیرش طلبه در مقطع سطح
دو نموده است که در این راستا از 26 تیر تا 6 مرداد مصاحبه های حوزه با حوزه مدیر
حوزه سرکار خانم ناهید ، معاون آموزش حوزه سرکار خانم سمیه شکریان و سرکار خانم
موسوی ناظر مصاحبه برگزار شد . در این مدت زمان تعداد 112 طلبه مصاحبه خواهند شد.
روش مقابله با افزايش جمعيت وهابيت در ايران
در اين زمينه حدودا ۶۰ فتوا از علماي وهابي در كتاب مجموع فتاوي دارللجنه علماي مكه و مدينه در مورد مشرك بودن شيعه و لزوم قتل شيعيان صادر شده است. نكته ديگري نيز ميتواند مسئله را تبيين كند.
به گزارش شيعه آنلاين، بررسيهاي انجام شده و برخي آمار موجود حاكي از رشد و افزايش تعجب برانگيز تعداد پيروان فرقه ضاله وهابيت در شهرهاي مختلف جمهوري اسلامي ايران دارد. در همين راستا دكتر «علوي» استاد دانشگاه مشهد نيز در تماس با پايگاه حفا آماري تأسف انگيز از افزايش بيسابقه جمعيت فرقه ضاله شيعه ستيز خبر داد.
پس از درج شدن اخباري مبني بر انتقاد برخي مسئولان از افزايش جمعيت كشور، اين استاد دانشگاه مشهد در اين تماس با ارائه آماري از رشد جمعيت وهابي و مقايسه آن با شيعيان گفت: پس از تبليغ كاهش جمعيت توسط دولت وقت، عالمان سني تبليغ افزايش جمعيت براي رسيدن به اكثريت را شعار خود قرار دادند و تا امروز نتايج زيادي به دست آورده اند:
۱- امروزه به صورت رسمي و غيررسمي تبليغ ميكنند كه حداقل دو زن و بيست بچه داشته باشيد. خودشان در سخنرانيها تصريح ميكنند كه با اين كار ميخواهند به مرحلهاي برسند كه ايران به كشوري سني مذهب تبديل شود. اگر فقط يك بار به سيستان و بلوچستان مراجعه فرماييد خواهيد ديد كه تبليغ چهار زن گرفتن و تكثير نسل چقدر بين اهل تسنن مشهور و مورد عمل است.
۲- نرخ رشد جمعيت در برخي مناطق سني كه اطلاع دارم 7% است اما در مناطق شيعي بين 1% تا 3/1% است. در برخي روستاهاي مختلط نشين (شيعه و سني نشين) وضع فاجعه بارتر است. مثلا روستايي را سراغ داريم كه در گذشته 65% آن را شيعيان و 35% را سنيها تشكيل ميدادند اما امروزه 86% را سنيها تشكيل ميدهند.
۳- مهاجرت اهل سنت سرريز شده از شهرهاي خود به شهرهاي شيعه نشين براي تغيير بافت جمعيتي نيز انكار ناپذير است. در شهرهاي فراواني، مناطق بلوچ نشين تشكيل شده است در حتي در گرگان - رشت و مشهد، چه رسد به شهرهايي مانند بيرجند، كرمان و غيره.
۴- ممكن است سوال شود: اهل سنت هميشه حاكمان مسلمان را «ولي الامر» دانسته و اطاعت از آنان را واجب ميدانستند، چگونه بر عليه سياستهاي دولت مقابله كردند؟ جواب كاملا روشن است زيرا سنيها به مرور زمان از سني به وهابي تبديل شدند و وهابيها اطاعت از حاكم شيعه را حرام، كشتن شيعه را واجب و استتفاده از هر ابزاري براي مقابله با شيعيان را مباح و باعث ثواب ميدانند.
ناگفته نماند در اين زمينه حدودا ۶۰ فتوا از علماي وهابي در كتاب مجموع فتاوي دارللجنه علماي مكه و مدينه در مورد مشرك بودن شيعه و لزوم قتل شيعيان صادر شده است. نكته ديگري نيز ميتواند مسئله را تبيين كند. تا سال ۱۳۸۲ عمده حملات عليه شيعيان در سيستان و بلوچستان با بمبهاي صوتي صورت گرفتند اما از ۱۳۸۲ تا ۱۳۸۸ همه حملات انفجاري بودند و اين از پيامدهاي تبليغات وهابيت بين سنيها بود. از سال ۱۳۸۸ به بعد نيز حملات انتحاري شدهاند يعني وهابي به خود بمب ميبندد و به اميد رسيدن به ثواب با كشتن شيعيان خود را بين شيعيان منفجر ميكند.
گفتني است در يكي از شهركهاي مشهد دو مدرسه وجود دارد. دبستان و راهنمايي دخترانه و نيز دبيرستان دخترانه. دبيرستان دخترانه ۸۰% شيعه و ۲۰% سني دارد اما دبستان و ابتدايي دخترانه ۸۰% سني و ۲۰% شيعه. راز اين اختلاف چيست؟ از زماني كه كنترل جمعيت در كشور باب شد و شيعيان كم فرزندي را پيشه خود كرده و سنيها افزايش جمعيت را شعار خود قرار دادند، فرزندان بيشتري در بين اهل سنت به دنيا آمدند و آنها هم اينك در سن تا ۱۳- ۱۴ سالگي هستند لذا همگي در مدرسه ابتدايي و راهنمايي درس ميخوانند اما سه سال بعد كه بزرگتر ميشوند به دبيرستان خواهند رفت و دبيرستان نيز تركيب ۸۰% سني خواهد يافت و شيعيان ۲۰% ابتدايي اقليتي در دبيرستان خواهند شد.
زمانی که آقا صادق به ماموریت می رفتند من برایشان نامه ای می نوشتم و در بین لباس یا قسمتی از چمدانش
می گذاشتم که ببیند. سال گذشته وقتی ایشان برای بار اول به کربلا رفتند من دو تا نامه نوشتم که یکی برای خودشان بود که گفتم در بین الحرمین روبه حرم حضرت ابولفضل(ع) ایستاده و این نامه را از طرف من بخوانید و دیگری را بعد از اربعین در حرم امام حسین(ع) بیانداز و نخوان!
با اینکه مطمئن بودم نمی خواند اما نمیدانم چرا آن دفعه نامه را خوانده بود. من در نامه شهادت آقا صادق را از آقا خواسته و نوشته بودم:
« آقا جان تو رابه جان خواهرت زینب(س) قسم می دهم که تمام مسلمانان مشتاق را به نهایت سعادت، ارج و قرب واسطه شوی در نزد حق تعالی. صادقم، پاره ی تنم در مسیر تو قدم گذاشته و به تو می سپارمش! آقا جان آرزوی شهادت در سر دارد من نیز عاشق شهادتم اما آتشم به اندازه ی عشق و علاقه صادق تند نیست آرزویی همچون برادر زاده ی شیرین زبانت قاسم را دارد و شهادت شیرین تر از عسل است برایش.»
آقا صادق که این نامه را خوانده بود وقتی به خانه برگشت خوشحال بود و گفت: باور نداشتم که اینگونه از ته دل برایم بخواهی تا شهید شوم.
من در اوایل نمی توانستم این دعا را بگویم و برایم سخت بود اما می دیدم که دراین دنیا عذاب می کشد، بعد ها متوجه شدم که من خودخواه شده ام و آقا صادق را فقط برای خودم می خواهم اما از سال گذشته به این فکر افتادم که بهتر است کمی هم آقا صادق را برای خودش بخواهم.
راوی:همسر شهید
سبک زندگی بخش حقیقی و اصلی تمدن اسلامی است
ما اگر پیشرفت همهجانبه را به معنای تمدنسازی نوین اسلامی بگیریم - بالاخره یک مصداق عینی و خارجی برای پیشرفت با مفهوم اسلامی وجود دارد؛ اینجور بگوئیم که هدف ملت ایران و هدف انقلاب اسلامی، ایجاد یک تمدن نوین اسلامی است؛ این محاسبهی درستی است - این تمدن نوین دو بخش دارد: یک بخش، بخش ابزاری است؛ یک بخش دیگر، بخش متنی و اصلی و اساسی است. به هر دو بخش باید رسید.
آن بخش ابزاری چیست؟ بخش ابزاری عبارت است از همین ارزشهائی که ما امروز به عنوان پیشرفت کشور مطرح میکنیم: علم، اختراع، صنعت، سیاست، اقتصاد، اقتدار سیاسی و نظامی، اعتبار بینالمللی، تبلیغ و ابزارهای تبلیغ؛ اینها همه بخش ابزاری تمدن است؛ وسیله است. البته ما در این بخش در کشور پیشرفت خوبی داشتهایم. کارهای زیاد و خوبی شده است؛ هم در زمینهی سیاست، هم در زمینهی مسائل علمی، هم در زمینهی مسائل اجتماعی، هم در زمینهی اختراعات - که شما حالا اینجا نمونهاش را ملاحظه کردید و این جوان عزیز برای ما شرح دادند - و از این قبیل، الی ماشاءاللّه در سرتاسر کشور انجام گرفته است. در بخش ابزاری، علیرغم فشارها و تهدیدها و تحریمها و این چیزها، پیشرفت کشور خوب بوده است.
اما بخش حقیقی، آن چیزهائی است که متن زندگی ما را تشکیل میدهد؛ که همان سبک زندگی است که عرض کردیم. این، بخش حقیقی و اصلی تمدن است؛ مثل مسئلهی خانواده، سبک ازدواج، نوع مسکن، نوع لباس، الگوی مصرف، نوع خوراک، نوع آشپزی، تفریحات، مسئلهی خط، مسئلهی زبان، مسئلهی کسب و کار، رفتار ما در محل کار، رفتار ما در دانشگاه، رفتار ما در مدرسه، رفتار ما در فعالیت سیاسی، رفتار ما در ورزش، رفتار ما در رسانهای که در اختیار ماست، رفتار ما با پدر و مادر، رفتار ما با همسر، رفتار ما با فرزند، رفتار ما با رئیس، رفتار ما با مرئوس، رفتار ما با پلیس، رفتار ما با مأمور دولت، سفرهای ما، نظافت و طهارت ما، رفتار ما با دوست، رفتار ما با دشمن، رفتار ما با بیگانه؛ اینها آن بخشهای اصلی تمدن است، که متن زندگی انسان است.
بیانات در دیدار جوانان استان خراسان شمالی ۱۳۹۱/۰۷/۲۳
ضعف هاى ما , خطرهائى است كه در سر راه ماست و در اين مدت وجود داشته است و بايد بعدها جلوى اين ها را بگيريم. اولين ضعف ما گرايش به دنياطلبى بود كه گريبان بعضى از ماها را گرفت. بعضى از ما مسئولين دچار دنياطلبى شديم، دچار مادي گرائى شديم؛ براى ما ثروت، تجمل، آرايش، تشريفات و اشرافي گرى يواش يواش از قبح افتاد. وقتى ما اين جور شديم، اين سرريز مي شود به مردم. ميل به اشرافي گرى، ميل به تجمل، ميل به جمع ثروت و استفادهى از ثروت به شكل نامشروع و نامطلوب، به طور طبيعى در خيلى از انسان ها هست. وقتى ما خودمان را رها كرديم، ول كرديم، دچار شديم، اين سرريز مي شود به مردم؛ در مردم هم اين مسئله پيدا مي شود.ازي درباره فرهنگ صحيح اقتصادي و اقتصاد مقاومتي در رسانه ملي و پرهيز از تبليغ و ترويج تجمل گرايي .
۱۳۹۰/۱۱/۱۴