گزارش كلاس هاي مهارت زندگي
گزارش جلسه اول مهارت زندگي
روز دوشنبه 28 /11/92 استاد موسوي با محوريت يكي از عوامل آرامش بخش
(پذيرش خود ) مباحث خود را آغاز كرد ، ايشان با اشاره به اين كه يكي از مشكلات
مهم در زندگي ما عدم پذيرش خود است ، فرمودند : چون شخصيت كاذبي از خود
ساختيم لذا هر كسي با اين شخصيت ، برخود نادرست مي كند : ناراحت مي شويم .
وي فرمود : همه ما معايب تكويني داريم ،اولين عامل ناراحتي ، قبول نكردن اين
معايب است.
مثلا مي دانيم كوتاه قد هستيم اما وقتي كسي مي گويد تو كوتاه قد هستي ،
ناراحت مي شويم .
(بايد اول بپذيريم خود را تا ديگران هم ما را بپذيرند .)
گزارش جلسه دوم مهارت زندگي
روز دوشنبه 5/12/92 خانم موسوي با محوريت انتقاد پذيري ، يكي از عوامل مهم زندگي
ما عدم انتقاد پذيري است .
ايراني ها در مورد اين مبحث بسيار مشكل دارند ، ما نمي خواهيم اصلاح شويم
وگرنه از انتقاد ناراحت نمي شديم .
چرا ما وقتي كسي مي گويد چادرمان پشت و رو است ،ناراحت نمي شويم …
وي افزود متاسفانه فرد انتقاد كننده براي ما مهم است ، قوم شوهر نباشد ،
خودش خيلي درستكار باشد و.. اينها نشانه اين است كه ما قصد اصلاح شدن
نداريم وگرنه از هر كسي عيوب خود را مي پذيريم .
گزارش جلسه سوم مهارت زندگي
روز چهار شنبه 20 /2/93 جلسه سوم مهارت زندگي با حضور طلاب با سخنراني
خانم موسوي از اساتيد مدرسه برگزار شد .ايشان با محوريت بحث اولويت دادن به
امور معنوي ، سخنان خود را آغاز كردند .
خانم موسوي فرمودند : يكي از عوامل اضطراب در زندگي انسان اولويت دادن به
امور مادي و دنيوي است ، زيرا دين دائم در تغيير و تحويل و دگرگوني است و لذا اگر
تمام همت انسان به اين امور دنيوي باشد ، دائم در ترس و اضطراب وعدم ثبات است
و لذا آرامش ندارد . اما كسي كه اولويتش به امور معنوي است ، همواره براي او خدا
و آخرت اهميت دارد ولذا با نقصان و كا ستي دنيا دچار اضطراب نمي شود .
معمولا انسان بدين گونه است كه براي هر چيز اولويت قائل باشد براي آن تلاش مي كند
، رفتارهايش را جهت مي دهد وآن را به سرانجام مي رساند و هرگز رسيدن قرب به
خدا امكان ندارد مگر اينكه براي انسان اهميت ويژه اي داشته با شد .
گزارش جلسه چهارم مهارت زندگي
روز چهار شنبه 27/2/93 جلسه چهارم مهارت زندگي با حضور طلاب با سخنراني خانم
موسوي برگزارشد .
خانم موسوي در اين جلسه اين مباحث را مطرح كردند : يكي از عوامل اضطراب در انسان
ترس است ، انسان از كودكي از اشياء بزرگ و پر صدا ، تاريكي ،اشخاص و مكان هاي
غريبه مي ترسد و به مرور زمان اين ترس ها به گونه ديگر مي شوند و انساني مناسب
است ، اما بسياري از ترس هايي كه زنان تجربه مي كنند بي مورد است و عامل اضطراب
در آنهاست .ترس از حضور در محافل و مجالس ، ترس از پوشيدن مكرر يك لباسي ، ترس
از خراب شدن غذا در ميهماني ، ترس از حرف و سرزنش هاي مردم در مورد خانه كار و
زندگي و … اين ترس ها شديدترين آسيب ها را به روح وروان مي زند ، زيرا انسان يك
ظرفيت خاصي دارد و وقتي درون او آكنده از ترس هايي مي شود كه در شريعت به آنها
تاكيد نشده است ،انرژي خود را براي امور معنوي از دست مي دهد .پس بهتر است از
الان ياد بگيريم كه چه طور با ترس هاي غير منطقي و غير ديني مقابله كنيم .
گزارش جلسه پنجم مهارت زندگي
روز چهار شنبه 3/2 /93 خانم موسوي با محوريت موضوع تبعيت از شوهر واشتغال زنان
مباحث خود را آغاز كردند .
ايشان در اين جلسه اين مطالب را مطرح كردند :هر چند اشتغال عامل استقلال زنان
مي شود ولي در آمار آمده است كه اشتغال زنان از عوامل افزايش طلاق مي باشد ، زيرا
هر چه زنان احساس استقلال مادي كنند به جهت ضعف در امور معنوي ،اين را عاملي
براي تنش واختلاف مي كنند ، مضاف بر اينكه مردان معمولا با اشتغال موافق نيستند زيرا
خودشان اين مسئله را درك كرده اند .
علاوه بر اين بحث تبعيت از مردان در زنان شاغل كمتراست .زنان با اشتغال ،در امور مادي
دخالت كرده ، شايد كارهايي انجام دهند كه به صلاح و رضايت همسر وخانواده نباشد .
پس يكي از عوامل آرامش بخش اين است كه سعي كنيم تمام جوانب اشتغال را بسنجيم
چه بسا افراد با اشتغال ، اول از همه شديدترين آسيب را به خود مي زنند .
بهتر است فكر كنيم مادر امام خميني و امثال ايشان نه شاغل بوده اند ، نه تحصيلات
عاليه داشتند و نه در اين راهها بوده اند ولي چنين فرزندي را رشد داده اند .
پس عامل اصلي ، داشتن فرزند صالح گزينه اي است كه به اشتغال ارتباط
ندارد ،بلكه تبعيت از همسر ، اشتغال ، نداشتن ، رضايتمندي از وظايف داخل
خانه همسر از عوامل تقرب زنان است .