هشدار به کارگزاران
حضرت علی علیه السلام به دلیل اهمیتی که به سرنوشت مردم می دادند، و حساسیت خاصی که نسبت به افرادی که مسؤولیت جان و مال مردم را به عهده داشتند، ابراز می کردند .دائما در نهایت رافت و مهربانی اعمال کارگزاران را کنترل می کردند و با هشدار آنها را از خیانت برحذر می داشتند و اگر خبر می رسید که یکی از کارگزاران با مردم تندخویی کرده، یا در امانت خیانت ورزیده، سریعا اقدام می کردند و ابتدا آنها را به نرمی و با یادآوری خدا و ترس از عقوبت گناه، هشدار می دادند و سپس درصورت تکرار، قاطعانه برخورد می کردند;چنانکه به یکی از فرمانداران که در بیت المال مردم خیانت کرده بود، فرمودند:
فاتق الله و اردد الی هؤلاء القوم اموالهم فانک ان لم تفعل ثم امکنتی الله منک لاغدرن الی الله فیک، و لاضربنک بسیفی الذی ما ضربت به احد الا دخل النار! و والله لو ان الحسن و الحسین فعلا مثل الذی فعلت ما کانت لهما عندی هوادة، و لا ظقرا منی بارادة، حتی آخذ الحق منهما، و اریح الباطل عن مظلمتهما; (1)
«از خدا بترس، و اموال آنان را باز گردان و اگر چنین نکنی و خدا مرا فرصت دهد تا بر تو دست یابم، تو را کیفر خواهم کرد، که نزد خدا عذر خواه می باشد، و با شمشیری تو را می زنم که به هرکس زدم وارد دوزخ گردید . سوگند به خدا! اگر حسن و حسین چنان می کردند که تو انجام دادی، از من روی خوش نمی دیدند و به آرزو نمی رسیدند تا آن که حق را از آنان بازپس می ستاندم، و باطلی را که به ستم پدید آمده نابود می ساختم .»
ملاحظه می گردد که حضرت علی علیه السلام جان و مال و ناموس مردم را به دست افراد لایق می سپردند و در گزینش آنها توجه خاصی مبذول می کردند . و اعمال و رفتار آنان را تحت کنترل می گرفتند . ایشان طی نامه های فراوان کارگزاران را به زهد و تقوا تشویق کرده اند که این بهترین مانع برای گناه و خیانت به مردم است و اگر به ایشان خبر می رسید که یکی از کارگزاران خطایی کرده یا با مردم بدرفتاری نموده است، با قاطعیت با ایشان برخورد می کرد.
1. نهج البلاغه ، نامه 42، فراز 11- 12