5. شك و تردید
یكی دیگر از عوامل دین گریزی شك و تردید نسبت به آموزه ها و سنت های دینی است. این عامل در عصر جدید كه دوران گرداب های سهمگین شك و تردید است بسیار بیشتر از گذشته جلوه می كند. گرداب شك و تردید چنان گسترده و فراگیر است كه هیچ آموزه ای از آن بی نصیب نمانده است.
كارل گوستاو یونگ می گوید:
«من در مجموع خیال می كنم اغراق نیست وقتی كه می گویم انسان امروزین از لحاظ روان شناختی دچار شكی كم و بیش مرگبار شده و در نتیجه غریق شك و تردید گشته است».15
انسان امروز به تمامی باورها و اعتقادات و مناسك پیشینیان به دیده شك و تردید می نگرد، او تفاوتی میان معارف مقدس و نامقدس نمی بیند و شك و تردید خویش را در تمام حوزه ها می گستراند.
این شك و تردیدها وقتی در قالب پرسش درآیند و جواب شایسته گیرند بسیار خجسته و ارزشمند می نمایند و دینداری را مستحكم می سازند، اما وقتی پرسشی نشوند یا پاسخ بایسته نگیرند بسیار ویرانگر می شوند؛ به ویژه آن گاه كه پرسشگر، دین را نابردبار در برابر پرسش های خود ببیند. پیامبر امّی می ماند؛ مبادا برخی از مسلمانان در وحیانی بودن قرآن شك و تردید كنند و دین گریز شوند:
«و ما كنت تتلوا من قبله من كتاب و لاتخطّه بیمینك إذاً لارتاب المبطلون» عنكبوت/48
و شك و تردید شماری از مسلمانان، آنها را به دین گریزی می كشاند، تا جایی كه به خدا و روز واپسین به دیده تردید می نگرند:
«إنّما یستئذنك الذین لایؤمنون بالله و الیوم الآخر وارتابت قلوبهم فهم فی ریبهم یتردّدون» توبه/45
چنان كه شك و تردید عامل مهمی در گریز دینداران از دین است؛ این شك و تردید عامل مهم در عدم پذیرش دین حق است. بنی اسرائیل به جهت شك و تردید دین موسی را برنتافتند و گفتند:
«یا موسی لن نؤمن لك حتی نری الله جهرة» بقره/55
و درباره ایشان می خوانیم:
«إنّهم لفی شكّ منه مریب» هود/110
قوم عاد در حقانیت دین هود شك و تردید داشتند و خواستار نشانه بودند و بدون نشانه پذیرای دین نمی شدند و از خدایان خویش دست برنمی داشتند:
«یا هود ما جئتنا ببینة و ما نحن بتاركی آلهتنا عن قولك و ما نحن لك بمؤمنین» هود/53
قوم صالح خود را در شك و تردید می دیدند و از اینكه صالح(ع) با این شك، آنها را به دین خویش می خواند شگفت زده بودند:
«أتنهانا أن نعبد ما یعبد آباؤنا و إنّنا لفی شكّ ممّا تدعونا إلیه مریب» هود/62
یوسف(ع) نیز نشانه ها می آورد، اما گروهی گرفتار شك و تردید یا به بهانه شك و تردید دین او را بر نمی تابند:
«و لقد جاءكم یوسف من قبل بالبینات فما زلتم فی شكّ ممّا جاءكم به» مؤمن/34
قوم نوح، عاد، ثمود و… نیز به فراخوان پیامبران به دیده شك می نگرند:
«و قالوا إنّا كفرنا بما أرسلتم به و إنّا لفی شك ممّا تدعوننا إلیه مریب» ابراهیم/9
و از ایشان معجزه می خواهند:
«فأتونا بسلطان مبین» ابراهیم/10
فرعون نیز به موسی شك داشت و او را دروغگو می خواند:
«إنّی لأظنّه كاذباً» مؤمن/37
از این جهت به هامان گفت برای من برجی بلند بساز تا از فراز آن به خدای موسی كه دربارهٌ او شك دارم دست یابم:
«و قال فرعون یا هامان ابن لی صرحاً لعلّی أبلغ الأسباب أسباب السموات فأطّلع إلی إله موسی» مؤمن/36ـ37
و همین شك و تردید عامل نپذیرفتن اسلام از سوی عده ای است:
«أم یقولون افتراه» سجده/2
«و ماكنت تتلوا من قبله من كتاب و لاتخطّه بیمینك إذًا لارتاب المبطلون» عنكبوت/38
كافران، اسلام را ساختگی می دیدند و نسبت به وحی تردید داشتند:
«ء أنزل علیه الذكر من بیننا بل هم فی شكّ من ذكری» ص/8
چنان كه نسبت به آخرت و دین پیامبر اسلام نیز در تردید بودند:
«بل هم فی شكّ منها» نمل/66
«قل یا أیها الناس إن كنتم فی شكّ من دینی» یونس/104
«یا أیها الناس إن كنتم فی ریب من البعث» حج/5
این شك و تردیدها نسبت به وحی، پیامبر، آخرت و… عامل اصلی گریز عده ای از اسلام و فرارشان از جهاد است:
«إنّما یستئذنك الّذین لایؤمنون بالله و الیوم الآخر و ارتابت قلوبهم فهم فی ریبهم یتردّدون» توبه/45
15. یونگ، انسان امروزین در جستجوی روح فرد، 182.