حسن پریشان حیسن گریان
زمین پر از خون سما دلخون
دوچشم بارانی نگاه طوفانی
چادر خاکی صورت نیلی
به عرش کبریا صاحب عزا خدا
آهسته فریاد زد سما ومافیها
نقاب زهرا نشسته می شود
بعد نبی یاس شکسته می شود
عجل وفاتی سروده میشود
پهلو شکسته شده ماه حیدر
هلال قیامت کرده قیامت
یا علی(ع) رفتم بقیع اما چه سود
هرچه گشتم فاطمه(س) آنجا نبود
یا علی(ع) قبر پرستویت کجاست؟
آن گل صد برگ خوش بویت کجاست؟
هرچه باشد من نمک پرورده ام
دل به عشق فاطمه (س)خوش کرده ام
حج من بی فاطمه (س) بی حاصل است
فاطمه (س) حلال صدها مشکل است
شهادت جگرگوشه وریحانه پیامبربرهمگان تسلیت باد.