آیا ايام فاطميه واقعیت داره ؟
توجه به يك نكته در اينجا ضروري است و آن اينكه: در عصري كه عمر بن خطاب به بهانه جلوگيري از گريه بر ميت تازه گذشته ، شبانه و بدون اجازه وارد خانه مردم ميشود و زنها را كتك زده و حجاب از سر آنها بر ميدارد ، آيا ميتوان مجلس عزاداري برپا كرد؟(المصنف ، عبد الرزاق ج 3 ، ص 557 .) همين قدر عزاداريهاي مخفيانه اي كه از سوي اهل بيت عصمت و طهارت عليهم السلام در آن دوران انجام مي گرفت نشان دهنده عزم آن بزرگواران براي نشاندادن عظمت اين مصيبت بوده است.
اين عزاداريها در زمان ديگر ائمه هم ادامه داشته است به طور نمونه خصيبي در «الهدايه الكبري» و بحراني در «العوالم» و همچنين بسياري ديگر با ذكر سند نقل كرده اند كه امام صادق عليه السّلام در عزاي مادرش فاطمه زهرا سلام الله عليها آن چنان ميگريست و ذكر مصيبت مي كرد كه محاسنش از اشك تر ميشد.
در دورانهاي بعد از ائمه اطهار هم اين عزاداريها به نسبت آزادي عمل شيعيان ادامه مي يافت به عبارت ديگر در هر دوره اي كه شيعيان تحت فشار حكومتها نبوده اند، عزاداري براي ائمه اطهار و فاطمه زهرا سلام الله عليها بيشتر مي شده و شيعيان با خيالي آسوده تر و آشكارا به عزاداري مي پرداخته اند. اما در دوره هايي كه اين فشار و تهديد از ناحيه حكومت و حاكمان وجود داشته، عزاداري كمتر، و به صورت مخفيانه صورت مي گرفته و به واسطه همين امر در دوره هاي اخير كه شيعه كمتر احساس خطر كرده عزاداري براي حضرت زهرا و ساير معصومين ـ عليهم السلام ـ بيشتر و بهتر شده است. ابن اثير مي نويسد: «در قرن سوم و چهارم و پنجم و همزمان با تشكيل دولت هاي آل بويه در عراق و حمدانيون در سوريه و فاطميون در مصر، مذهب شيعه گسترش يافت و مراسم عزاداري توسعه يافت.»( ابن اثير، الكامل في التاريخ، ترجمه عباس خليلي، ج8، ص549)
با گسترش تسلط ديلميان بر بغداد در اين شهر كه از سالها پيش مركز اجتماع شاعران شيعي بود انجمن ها تشكيل گرديد كه در آن فضيلت هاي اهل بيت را نقل نموده و بر مظلوميت آنان اشك مي ريختند.» (شهيدي، سيدجعفر، زندگاني فاطمه زهرا (س)، ص 213)
در دوره هايي كه حاكمان سني حاكميت داشتند، شيعيان نمي توانستند عزاداري كنند به عنوان نمونه در دوران حكومت عباسيان «… علويان يا از دم تيغ گذشتند و يا در سياه چالها پوسيدند و يا از ترس جان گمنام در دهكده ها و بيغوله ها بسر مي بردند… با اين حال نوحه گري در مجلس هاي سري و سپس بر سر بازارها بر دختر پيغمبر و ستمهايي كه بر او و فرزندان او رفته است آغاز شد.(همان)
شايد بتوان گفت از دوره صفويه به بعد بود كه عزاداريها علني شد و در دورانهاي اخير، عزاداري از نظر كميّت و كيفيت رشد كرد.تا اينجا متوجه شديد كه نه تنها ايام فاطميه و سوگواري براي صديقه شهيده سلام الله عليها در طول تاريخ وجود داشته است بلكه اين عزاداريها براي همه ائمه اطهار كه مظلومانه به شهادت رسيده اند وجود داشته است.
اما اينكه چرا چند روز عزاداري براي صديقه طاهره سلام الله عليها مي شود نيز روشن است چرا اولا در تاريخ شهادت آن حضرت اختلاف وجود دارد و شيعيان براي بزرگداشت آن در هر دو مورد اختلافي عزاداري مي كنند و ثانيا مصيبت حضرت زهرا سلام الله عليها مصيبتي عظيم است و هر چه مصيبت بزرگتر باشد، عزاداري مربوط به آن هم بيشتر خواهد بود. آيت الله وحيد خراساني آن را مصيبت كبري مي نامد ايشان مي گويد: «… در اين مصيبت كبري كه ناموس خدا و بضعة خاتم انبياء وكفو سيد اوصياء و مادر ائمه هدي نيمه شب دفن شد… به پاخيزيم و آنچه در توان داريم در تعظيم شعائر شهادت او انجام دهيم.( خراساني، وحيد، جزوه «در آستانه مصيبت عظمي شهادت صديقه كبري(س)، قم، مدرسه باقرالعلعوم. ص5.)
به واسطه همين بزرگي مصيبت است كه شيعيان ممكن است چند روز قبل يا بعد از شهادت اقامه عزا كنند. از طرفي به واسطه نزديك بودن اين دو روزاختلافي، كم كم يك حالت پيوستگي بين ايام به وجود آمده و برخي آن را به دو دهه تقسيم كرده و آن را اختصاص به حضرت زهرا ـ سلام الله عليها ـ داده اند. و روايتي در اين زمينه وجود ندارد. اما سيره ائمه اطهار و علماي دين بزرگداشت شهادت آن حضرت بوده است.
البته در حال حاضر نمونه هاي عرفي زيادي نيز مانند ايام عزا وجود دارد مثلا در هفته معلم يا هفته دولت و…كه با اينكه فقط يك روز اختصاص به اين مناسبت ها دارد ولي به خاطر عظمت جايگاه،دهه و هفته به اين نامها بر گزار مي شود .
در پايان بايد به يك نكته مهم اشاره كرد و آن اينكه فاطميه يك دهه نيست؛ كه يك تاريخ است. يك تاريخ پر از درد. يك تاريخ پر از غربت. يك تاريخ پر از مظلوميت. يك تاريخ پر از ايمان به تاراج رفته. يك تاريخ پر از ظلم به خاندان رسول خدا. حال اين ما هستيم و اين آزمايش بزرگ الهي در حفظ و پاسداشت آنهمه ايثار و جانفشاني.