حجاب در اسلام و مسیحیت
پرسش:
چرا در اسلام به حجاب زنان بسیار تأکید شده اما در مذهب مسیحیت که مذهب خدایی است حجابی وجود ندارد؟
پاسخ:
لزوم پوشش زن در برابر مرد بیگانه یکی از مسائل مهم اسلامی است. و در قرآن کریم درباره این مطلب تصریح شده است. پس در اصل مطلب از جنبه اسلامی نمی توان تردید کرد. عدّه ای گمان می کنند که حجاب مخصوص دین مقدس اسلام و بعضی از ادیان الهی است، در حالی که این توهم و گمان، صحیح و شایسته نیست.
زیرا آنچه که از فرهنگ گذشته ی ملت ها تا امروز بدست می آید این است که: تمام ملل و مردم جهان زنانشان دارای حجاب بوده اند اگرچه در کیفیت پوشش فرق داشته اند. اکنون برای ثابت شدن این موضوع و به تناسب سؤال، حجاب در دین مسیح را بررسی می کنیم:
جرجی زیدان دانشمند معروف مسیحی می گوید: اگر مقصود از حجاب پوشاندن بدن به وسیله چادر و روسری و نقاب و امثال آن است، این موضوع قبل از اسلام و حتی پیش از دین مسیح بوده است و مسیحیت هم در آن تغییری نداده است و تا قرون وسطا در اروپا حجاب معمول بوده است و تا به امروز هم آثار حجاب در اروپا باقی است. [1]
دو مرجع دینی مسیحیت به نام های کِلْمِنْت و تِرْتولیان در مورد حجاب چنین می گویند: زن باید کاملاً در حجاب پوشیده باشد و یا آنکه در خانه باشد، زیرا فقط لباسی که او را می پوشاند، می تواند از خیره شدن چشم ها به سوی او مانع گردد. زن نباید صورت خود را عریان ارائه دهد تا دیگری را با نگاه کردن به صورتش وادار به گناه نماید.
برای زن مؤمن عیسوی در نظر خداوند پسندیده نیست که به زیور آراسته گردد و حتّی زیبایی طبیعی آن باید با اختفا و فراموشی آن، از بین برده شود. زیرا برای بینندگان خطرناک است.[2]
بنابراین حجاب نه تنها در دین اسلام بلکه در سایر ادیان بخصوص در دین مسیحیت مورد تأکید قرار داده شده است. اما اینکه چرا در اروپا و بعضی از کشورهای دیگر که خود را پیرو حضرت عیسی ـ علیه السّلام ـ می دانند این همه برهنگی و بی بندوباری از جانب بسیاری از زنان مشاهده می شود. عوامل دیگری دارد که به برخی از آنها اشاره می شود:
1. همان طوری که در بین مسلمانان بعضی از افراد به قرآن کریم و احادیث پیامبر اکرم ـ صلّی الله علیه و آله ـ و ائمه اطهار ـ علیهم السّلام ـ عمل نمی کنند و در ظاهر مسلمان هستند، در بین مسیحیان هم افراد بسیار هستند که ادعای پیروی از حضرت عیسی ـ علیه السّلام ـ را دارند. ولی در عمل از هوا و هوس خود پیروی نموده و هیچ نوع پایبندی به مسیحیت و احکام آن ندارند.
2. از زمانی که اروپا از نظر علم و صنعت رشد چشمگیری پیدا کرد به همان نسبت از دین و مسائل معنوی دور شد و رواج فساد و برهنگی در بین بسیاری از زنان آنها یکی از آثار این تحول می باشد و این موضوع اختصاص به اروپا ندارد بلکه کشورهای اسلامی هم در معرض این تهاجم فرهنگی قرار دارد و اگر با رشد صنعت به رشد معنویت جامعه فکر نشود به درد و بلای اروپا مبتلا خواهند شد. [3]
از این پاسخ اجمالی روشن شد که در دین مسیحیت هم حجاب وجود دارد. و اینک به قسمت اول سؤال که چرا اسلام به حجاب زنان بسیار تأکید کرده است، می پردازیم.
استاد شهید مرتضی مطهری ـ رحمة الله علیه ـ در کتاب با ارزش مسئله حجاب، بعد از آنکه اشکالاتی را که مخالفین اسلام برای حجاب تراشیده اند، با منطق نیرومند اسلام رد می کند، می فرماید: «ما برای پوشش زن از نظر اسلام فلسفه خاصی قائل هستیم که از نظر عقلی آن را موجّه می سازد و از نظر تحلیل می توان آن را مبنای حجاب در اسلام دانست.» [4]
و بعد از تحلیل واژه حجاب می فرمایند: فلسفه پوشش اسلامی به نظر ما چند چیز است. بعضی از آنها جنبه روانی دارد و بعضی جنبه خانه و خانوادگی، و بعض دیگر جنبه اجتماعی و بعضی مربوط است به بالا بردن احترام زن و جلوگیری از ابتذال او.
حجاب در اسلام از یک مسأله کلی تر و اساسی تری ریشه می گیرد و آن این است که اسلام می خواهد انواع التذاذهای جنسی، چه بصری و لمسی و چه نوع دیگر، به محیط خانوادگی و در کادر ازدواج قانونی اختصاص یابد، اجتماع منحصراً برای کار و فعالیت باشد. بر خلاف سیستم غربی عصر حاضر که کار و فعالیت را با لذت جوییهای جنسی به هم می آمیزد اسلام می خواهد این دو محیط را کاملاً از یکدیگر تفکیک کند.
اکنون به شرح چهار قسمت فوق می پردازیم:
1ـ آرامش روانی: نبودن حریم میان زن و مرد و آزادی معاشرت های بی بند و بار، هیجان ها و التهابهای جنسی را فزونی می بخشد . غریزه جنسی غریزه ای نیرومند است، همچون آتش که هرچه به آن بیشتر خوراک بدهند شعله ورتر می شود. لهذا اسلام برای رام کردن این غریزه به زنان دستور داده است با پوشش در جامعه حاضر شوند.
2ـ استحکام پیوند خانوادگی: شکی نیست که هر چیزی که موجب تحکیم پیوند خانوادگی و سبب صمیمیت رابطه زوجین گردد، برای کانون خانواده مفید است و در ایجاد آن باید حداکثر کوشش مبذول شود، و بالعکس هر چیزی که باعث سستی روابط زوجین و دلسردی آنان گردد، به حال زندگی خانوادگی زیانمند است و باید با آن مبارزه کرد.
فلسفه پوشش و منع کامیابی جنسی از غیر همسر مشروع، از نظر اجتماع خانوادگی، این است که همسر قانونی شخص از لحاظ روانی عامل خوشبخت کردن او به شمار برود. در حالی که در سیستم آزادی کامیابی، همسر قانونی از لحاظ روانی یک رقیب و مزاحم و زندانبان به شمار می رود و در نتیجه کانون خانواده بر اساس دشمنی و نفرت پایه گذاری می شود.
3ـ استواری جامعه: کشانیدن تمتعات جنسی از محیط خانه به اجتماع، نیروی کار و فعالیت اجتماع را ضعیف می کند. حقیقت این است که این وضع بی حجابی جوامع ما از مختصات جامعه های پلید سرمایه داری غربی است و یکی از نتایج سوء پول پرستی ها و شهوت رانیهای سرمایه داران غرب است. اگر زن ایرانی بخواهد خود را فقط برای همسر قانونی و یا برای حضور در مجالس اختصاصی زنان بیاراید، نه مصرف کننده لایقی برای سرمایه داران غربی خواهد بود و نه وظیفه و مأموریت دیگرش را که عبارت است از انحطاط اخلاق جوانان و ضعف اراده آنان و ایجاد رکود در فعالیت اجتماعی، به نفع استعمار غرب انجام خواهد داد.
4ـ ارزش و احترام زن: مرد به طور قطع از نظر جسمانی بر زن تفوّق دارد. از نظر مغز و فکر نیز تفوّق مرد لااقل قابل بحث است. زن در این دو جبهه در برابر مرد قدرت مقاومت ندارد، ولی زن از طریق عاطفی و قلبی همیشه تفوّق خود را بر مرد ثابت کرده است.
حریم نگه داشتن زن میان خود و مرد یکی از وسائل مرموزی بوده است که زن برای حفظ مقام و موقع خود در برابر مرد از آن استفاده کرده است.
اسلام زن را تشویق کرده است که از این وسیله استفاده کند. اسلام مخصوصاً تأکید کرده است که زن هر اندازه متین تر و با وقارتر و عفیف تر حرکت کند و خود را در معرض نمایش برای مرد نگذارد بر احترامش افزوده می شود. [5]
[1] - جرجی زیدان، تاریخ تمدن اسلام، انتشارات امیرکبیر، چ ششم، سال 1369، ص943.
[2]- زن و آزادی، ص52، به نقل از: محمدی نیا، اسدالله، بهشت جوانان، انتشارات سبط اکبر، چاپ 19، 1383، ص283.
[3] - بهشت جوانان، ص282.
[4] - مطهری، مرتضی، مجموعه آثار، انتشارات صدرا، چ اول، 78، ج19، ص433.
[5]- مطهری، مرتضی، مجموعه آثار، ج19، ص435.