انشای شهیده 14 ساله
شهید دانشآموز «سیده طاهره هاشمی» از سوی سازمان بسیج مستضعفین به عنوان شهید شاخص
سال 1392 معرفی شد؛این شهیده در پی درگیریهای خونین میان گروهکهای کمونیستی علیه
مردم و انقلاب، به شهادت رسید. شهیده «سیده طاهره هاشمی» در نخستین روز از خرداد ماه سال
1346 در روستای شهیدآباد شهرستان آمل به دنیا آمد؛اودر خانوادهای طرفدار انقلاب و تحت تربیت پدر
و مادری که هر دو از سادات منطقه هزار جریب ساری بودند،رشد وپرورش یافت.از کودکی با قرآن،
نهجالبلاغه و سایر کتب روایی شیعی انس و الفت پیدا کرد و به دلیل جو فرهنگی ومذهبی خانواده روح
تشنهاش با عمیقترین مفاهیم دینی و معنوی سیراب شد.
او دختری مهربان، دلسوز و دانشآموزی نمونه و موفق و درسخوان بود؛ هرگز در ادای تکالیف واجب
دینی، کوتاهینمیکرد و مستحبات را تا جایی که میتوانست، به جا میآورد.
طاهره در کارهای هنری چون خطاطی، طراحی، گلدوزی، نگارش مقاله، تهیه روزنامه دیواری و نیز
اداره برنامههایفرهنگی مدرسه بسیار موفق بود و بسیاری از برنامههای فرهنگی، اجتماعی و
حرکتهایسیاسی مدرسه بر عهده او بود؛در برخورد با دانشآموزانی که تحت تأثیر تبلیغات گروهکهای
منحرف قرارگرفته بودند، بسیار مهربان، باحوصله و دلسوزبود و از فرط مهر و دوستی، آنها را به
خودجذب میکرد.
و سرانجام در غروب روز ششم بهمن سال 1360 در حالی که 14 بهار بیشتر از عمر کوتاهش
نمیگذشت،در حالی بهکمک نیروهای مدافع شهر رفته بود، در درگیری خونین گروهکهای معاند
انقلاب با نیروهای بسیجیو مردمی، با اصابتدو گلوله به فیض شهادت نایل آمد.
این سیده بزرگوار با اینکه موقع شهادت 14 سال بیشتر نداشت اما با توجه به نبوغ و ذوق سرشار
خود آثاریقلمی وتجسمی به یادگار گذاشته است. در زیر، انشایی را از این بانوی شهیده میخوانیم که
به پیشنهاد معلم بایدخطاب به یکدوست نوشته میشد. انشای شهیده سیده طاهره هاشمی در طرحی
ابتکاریدر قالب نامهای به یکدوست امدادگر ورزمنده فرضی نگاشته شده است. او در این نامه پیامی
را نیزخطاب به رئیس جمهور وقتایالات متحدهگوشزد کرده است:
به نام خدا
نامهای مینویسم برای تو دوست در جنگم، ای دوست جان بر کفم، ای دوست شریفم.
نامهای که شاید از آن کوه مشکلات که بر سرت فرود آمده است، بکاهد. هر چند که این نامه برایت
سودی ندارد، برای تویی که در سنگر به مداوای مجروحان جنگ اعم از ایرانی و یا غیر ایرانی
میپردازی.من این نامه را در حقیقت برای دوستانم میبایست مینوشتم اما روزگار را چه دیدی باید
نوشت برای توکهحتی یک لحظه شاید نتوانی به این نامه نظری بیفکنی، چون مجروحان در جلویت
صف کشیده ورگبارمسلسل و توپ و نارنجک بر بالای سرت در پروازند.
ای کاش میتوانستم با تو به جبهه آیم و مسلسلها را در آغوش گیرم، اما میدانم که چه خواهی گفت، بله
من سنگر دیگری دارم و سنگرم را همچون تو حفظ خواهم کرد، همچون تو که با وسایل اولیه بسیار کم و
غذای اندک در خط مقدم جبههای. شاید بر من عیب بگیری که چرا به آگاهی دوستان و همشهریانم
نمیپردازم.میدانم اما آگاهی دادن به کدامین مردم؟ به مردم جان بر کف شهرم! نه میدانم که نمیگویی!
زیرا باید بهاشخاصی آگاهی داد که چشمها را بسته و گوشها را پنبه نموده و به شعار دادن در سر چهار
راهها مشغولند.
شعار مرگ بر آمریکایی که معنی آن سازش با آمریکاست! میگویند که باید در این جنگ، حق با
باطل سازشکند؛ باید میانجیگری را پذیرفت و ملتی را که بیست سال زیر ستم بعثیان بود تنها گذاشت.
آنها با شایعهسازی میخواهند مردم را گول بزنند، اما قرآن دستور داد برای شایعهسازان قتل و اسیری و
لعنت است. میدانم که تو تنها برای ملت ایران نمیجنگی بلکه برای ملت عراق هم میجنگی و ملت
جان برکف و شهید داده ما و عراق پشتیبان تو هستند. اگر تو شهید بشوی صدها نفر بعد از تو میآیند و
سنگرت راحفظ خواهند کرد.
ملتی که برای هر قطعه از این میهن خونها فدا کرد، دیگر سازش با نوکران آمریکا و شوروی این
دشمناناسلام را جایز نمیداند. میدانم که تو تا آخرین قطره خون خواهی جنگید، زیرا تو فرزند خلف
کسانی هستیکه در جهان همیشه بر ضد ستم میشوریدند و تو هم مانند آنها پیروز خواهی شد زیرا
اماممان، این بت شکنعصر گفت: «آمریکا هیچ غلطی نمیتواند بکند» و در جای دیگر گفت:
«ما مرد جنگیم».
آقای کارتر نباید ما را از جنگ بترساند. البته به یاری خداوند؛ زیرا این خداوند بود که آمریکا را در
حملهنظامی به ایران در طبس نابود کرد؛ شنهای بیابان این مأموران الهی چون ابابیل بر سرش ریخت
و تمام آنتجهیزات را نابود کرد و این بار هم کید شیطان بر هم ریخت چون خداوند در قرآن فرمود
«ان کید الشیطان کانضعیفا» بلی حیله شیطان ضعیف است زیرا در این زمان هم به یاری خدا و
هوشیاری ملت و بیداری ارتش وجان بر کفان سپاه و بسیج مانع رسیدن آمریکا به هدف شومش گردید.
من به تو خواهرم و برادرم که در سنگرید، پیام میدهم که خواهم آمد و انتقام خونهای نا به حق ریخته
راخواهم گرفت. نگرانی من و تو ای خواهرم این است که مبادا سازشی صورت گیرد و خونهای
شهیدانبه هدررود و نتوانیم ندای امام را به گوش جهانیان برسانیم که ندای امام همان ندای اسلام است.
اما میدانم که هرگز سازشی صورت نخواهد گرفت، زیرا تمام ارگانهای مملکتی در دست ملت و
نمایندگانملت است و من و تو ای دوستم با هم به جنگ اسرائیل که فلسطین را اشغال کرده است، میرویم
و از آن جابه ساداتها و شاه حسنها و حسینها و ملک خالدها خواهیم گفت که به سراغتان خواهیم آمد
ودوباره فلسفهشهادت را زنده خواهیم کرد و صفهای طولانی برای شهادت تشکیل خواهیم داد و
روزهخون خواهیم گرفت.
والسلام
سیده طاهره هاشمی
خبرگزاری اهلبیت(ع) ـ ابنا ـ